Quantcast
Channel: ‫فید مطالب وحید نصیری .NET Tips
Viewing all 271 articles
Browse latest View live

‫تهیه پردازنده‌های سفارشی برای افزونه XMLWorker کتابخانه iTextSharp

$
0
0
پیشتر مطلب «تهیه پردازنده‌های سفارشی برای HTMLWorker کتابخانه iTextSharp» را در این سایت مطالعه کرده‌اید. از آنجائیکه افزونه HTMLWorker منسوخ شده است و دیگر پشتیبانی نخواهد شد، باید کدهای فعلی را به افزونه XMLWorkerمنتقل کرد. مقدمه‌ای را در این زمینه در مطلب «تبدیل HTML فارسی به PDF با استفاده از افزونه‌ی XMLWorker کتابخانه‌ی iTextSharp» می‌توانید مطالعه نمائید.
در ادامه قصد داریم همان امکان پشتیبانی از تصاویر base64 مدفون شده در صفحات HTML را به کتابخانه XMLWorkerنیز اضافه کنیم.


تهیه پردازنده‌های سفارشی تگ‌های HTML جهت افزونه XMLWorker

در اینجا کار با ارث بری از کلاس AbstractTagProcessorشروع می‌شود. سپس کافی است تا متد End این کلاس پایه را override کرده و تگ سفارشی خود را پردازش کنیم. نمونه‌هایی از این نوع پردازنده‌ها را در پوشه itextsharp.xmlworker\iTextSharp\tool\xml\htmlسورس‌های iTextSharp می‌توانید ملاحظه کنید و جهت ایده گرفتن بسیار مناسب می‌باشند.
یکی از این پردازنده‌های پیش فرض موجود در افزونه XMLWorker کار پردازش تگ‌های img را انجام می‌دهد و در کلاس iTextSharp.tool.xml.html.Imageقرار گرفته است. این پردازنده به صورت پیش فرض تصاویر base64 را پردازش نمی‌کند. برای رفع این مشکل می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
    public class CustomImageTagProcessor : iTextSharp.tool.xml.html.Image
    {
        public override IList<IElement> End(IWorkerContext ctx, Tag tag, IList<IElement> currentContent)
        {
            IDictionary<string, string> attributes = tag.Attributes;
            string src;
            if (!attributes.TryGetValue(HTML.Attribute.SRC, out src))
                return new List<IElement>(1);

            if (string.IsNullOrEmpty(src))
                return new List<IElement>(1);

            if (src.StartsWith("data:image/", StringComparison.InvariantCultureIgnoreCase))
            {
                // data:[<MIME-type>][;charset=<encoding>][;base64],<data>
                var base64Data = src.Substring(src.IndexOf(",") + 1);
                var imagedata = Convert.FromBase64String(base64Data);
                var image = iTextSharp.text.Image.GetInstance(imagedata);

                var list = new List<IElement>();
                var htmlPipelineContext = GetHtmlPipelineContext(ctx);
                list.Add(GetCssAppliers().Apply(new Chunk((iTextSharp.text.Image)GetCssAppliers().Apply(image, tag, htmlPipelineContext), 0, 0, true), tag, htmlPipelineContext));
                return list;
            }
            else
            {
                return base.End(ctx, tag, currentContent);
            }
        }
    }
با ارث بری از کلاس پردازنده پیش فرض تگ‌های تصاویر یا iTextSharp.tool.xml.html.Image شروع و سپس متد End آن‌را  تحریف کرده‌ایم.
در اینجا اگر src یک تگ img با الگوی تصاویر base64 شروع شده باشد، تصویر آن استخراج و تبدیل به وهله‌ای از تصاویر استاندارد iTextSharp می‌شود. سپس این تصویر در اختیار htmlPipelineContext قرار داده خواهد شد و یا اگر این تصویر از نوع base64 نباشد، همان متد base.End کلاس پایه، جهت پردازش آن کفایت می‌کند.


استفاده از یک پردازنده تگ سفارشی HTML افزونه XMLWorker

تا اینجا یک پردازنده جدید تصاویر را ایجاد کرده‌ایم. برای اینکه XMLWorker را از وجود آن مطلع کنیم، نیاز است آن‌را به درون htmlPipeline این افزونه تزریق نمائیم که کدهای کامل آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:
            using (var doc = new Document(PageSize.A4))
            {
                var writer = PdfWriter.GetInstance(doc, new FileStream("test.pdf", FileMode.Create));
                doc.Open();
                var html = @"<img src='data:image/png;base64,iVBORw0KGgoAAAANSUhEUgAAAD4AAABQCAMAAAB24TZcAAAABGdBTUEAANbY1E9YMgAAABl0RVh0U29mdHdhcmUAQWRvYmUgSW1hZ2VSZWFkeXHJZTwAAAGAUExURdSmeJp2SHlbQIRoSUg2J499a8KebqeHZuGufBEVJPz7+3NWPVxGMduwhPXEktnX1mtROLq7t5WDc2VMNv3LmKB8TMSidMbFxLGlmXlhSMSddpJUL+y8i3VlVqedlOzr6gUIF2lXRLCLY4ZyXLyYaYhtUYiJhJFyU1dBLLiVZnlwZrWRY/Hx8b+2rbySaJh9YqeooDw4NygnKvvJlpyblzksIUhGRryYckc7MPjGlKODX5x8VVA8K+azgM3FvDInHK2JW2ZbUOHh4Xt2cFpaWKeAUM6kel1RRJmUjo5vSrWzrJJ1WFhLQCQmMuK1iJiMgmthWPPCkOm3hEtBOunm5LCNXnJtZquEXmNkYvG+i7Ctq+y5hrWRbKqSeaN/WqmFVYFgQh8aGOa4isWkd8mcby4vONDNy0AwI5h2U19JMxkdLzIuL1JBMjQ3P5Z6Ve6/j93c2+Xi34KAfJ5/Xvj4+O/u7sSKVJd4Wo6QjXE+IeOwfQcNJoBeQ8Gdbf/Mmf///5GX6NEAAAcrSURBVHja3JbpX9pIGMchiWkgEaOBtaGinBLEyopFBeMqtYKI4kGt2lILFsUoXa3WdZcc/dd3JheHAvaz7/Z5Ec2Q7/yeaw7Lz/9klv8rfnM+Orz5cXLjZsL+67h9eCq9Vaxvzc6v3W6+/TX85kN6ixdokkQQCaE5vrg28Qv4a2yFQcpSi/HzH6efi+/UaEAwWAtepuvv3tw/B//hqZGQqDFSmyHC7v0z8EldlZQQEgTfMgF23h8/T+gEhQGrcQYrMBKVtvfDb4qU/j3DMK3SdIKWsNs++M1iS8R8W/gULyG1771w+/stQWpTpFpzByb09MRHEwaoxUxToGtaZiBrE72cXzMyhcDiIRgCHxJPIxKt5aF23gMf0iquz8BJmAAFpUStxvG0xIA3arcHPsvrJM1wvFTDeEGQeKCewCo1jgRDwKuJrrh9C3osIfyiz+NboZFKxU0xJEYmeJbBhPoKiKyMDXfHd0mJWSETnoKiKCmgSioFDKFr4T1lbn/fgkHf+PGu+A+A12imMqdAqzNUXlFCFP+gOD41CKJBcCB4bKSnOmitB5VWSgnMrSjhCnu8D1hoS1xP/KcH1BhZdGi4c4VNAh/I5PGyRjdQqje+A6YXPIpup/DhHlMUh44f1hAJ6x77z3OwVjG/0ml7Ot4gOWnxvkfbALw+2EnPGc43ojWk3qNt7hdpiSp0ajcMukHQPB/4o3vPf8TKQgc+pqXdkpEtgGewE7THel/j66dtdBLA1XAYRXK8AGbxC/6RHvjbCuOE0Kklk8lcg/+OicaJcOhfTflTVYCHuYvX3XH7QCxcUAol9i6VursLha+VfcLPHwamZjfSAgxi6QId6oFnC5awsjdoWYjFPrOlB3QONAtJjrwsetiq2jkzgfc9nPdklJBDyXvGj+Zf+jIKe7pPoNFoOHwyoyaQKFcD9z3wzbwSGnT6fCMB9u5UmWMLYwTJQo5QC2AB6r122ukBJeVWnA6HIwlLnp/bI/w5wI3tJR3LjcZMbvVzL/xHwOG+M6s2mFeSjRm0QRyDYnyCOEv/0fOYGM/vha4N3J1S5hoZhCAcYBro/AwV63NIjafuzL4rLSjOZYKeIT45j9XUnQTs/Y7Inbqp/pABeIPBqsTystr0/pd9T9jprZIGO9CHa4gTPHairxr/eP/rwai+YdzlWQfALSHu4qTxfHxiQKVTaBINvfCjDFo1Fmzjor/zP+0BNXdgxSTdqRe5w0bT2hq+293mdWDOSJ5DWbgwd4uGpSPxXW5WGzGddhYWHsDRguqpO5x9jjq4HY3BnjtcRRGGe/Xqn38YC6SraVt84jnXwo0FgC8kOK7s+mv91St6RhVnZ72Vqeln4EM+cFY43SHgdj584c9ormdFbx3Jbk73v9PuvNCCvx67ntPzlmG2xUvUhQpZz9roxHdwXx4e7Yb/fdXc7o81PFcUxW2ry+Wy5miM4gQkEAh0uxKfXWbdLXs1XGxZURRnXZpZrVbXegT/rUvm571itnncQPctWZso2hAdd61GIzIuf32y5zduL0VxtwQPWG2vB7QP0OKKVaejOI7L8lP4+S3r+wY+zSZfGPvGPlFlt8FQ3BCPQPYpfOjWs3QHtMVLJqmU0NLe9XVhsBpOwyER0+D1oE534t8Hsn/KctwLokxUgeunD6FwCA2xMGtAPAdhjkr55afwoaksGpHlAKTnWUK9ZIAt15k/U+mK5voSuoI9Vre/fZPOBcFQKg4+PXsXg7urVra0Stvqmud4mTp4hN/s+lAIy8ErIC7Oz8aITzqegYkUL4tawQ+ivEvudP7Gt6SPpCpewJ8BfN+pb/aq71dG2kjayLuJ3/vC+gB+EBe9Xm/8KEQs67hShMmgIRsNylFuFe9UL1IGHXHNAtr77ZYN7htNB8LxJmCnyaBZULpJ6/g4ZZQCX83FAS1u3675xnTaX/GKFdLl+gIaDZeFpU78rS9oDnzZEmHstqPJKc9n90LJPThyBUZIVRtMv8Q1v9Xx8bzxigddWo1t7yZ//zgSCwRiK6CO0PUD2OR4hMnhHfiPtYiJr4a8Jj4MbHNe7UC4RtTfc5wsd+DD6RbxxTZ8chtkrcJGIlqX41GqTVzFp3wmfmCNi5rNT74Z3nwHi2BjZW11AtdzgvxIfSBl4l/Klzr+bfLvzSNYA1u9xTfmz8f4lLmA5HWfgV8eTa7BEohxox1xeZ1F5Ef4fTrYnL4oGjb7QZ3JVgk2W4KJPMZvmWbo9KWJ27QsXKHm3DkhJT/Gs6z55lo0abV5wCSL5txL/CMa4PYPUXN+5qwTj68aXwa5MP4Efj/VDA4TW3BV3PQMp7Wlgnfg555mcPFO8RbXMbXv8Oh6pG3J7IRM8bq3Q/zKLFqUQ3GteNYvbepG1XG57O0Qt9Hmd1bOKC1qbZH/zbK78FWzYMJ2aZoXPq7kr8ZvORr+iUSjJzQb/Gpa5l8BBgBZTppAyfsf0wAAAABJRU5ErkJggg==' width='62' height='80' style='float: left; margin-right: 28px;' />";

                var tagProcessors = (DefaultTagProcessorFactory)Tags.GetHtmlTagProcessorFactory();
                tagProcessors.RemoveProcessor(HTML.Tag.IMG); // remove the default processor
                tagProcessors.AddProcessor(HTML.Tag.IMG, new CustomImageTagProcessor()); // use our new processor

                var cssResolver = new StyleAttrCSSResolver();
                cssResolver.AddCss(@"code { padding: 2px 4px; }", "utf-8", true);
                var charset = Encoding.UTF8;
                var hpc = new HtmlPipelineContext(new CssAppliersImpl(new XMLWorkerFontProvider()));
                hpc.SetAcceptUnknown(true).AutoBookmark(true).SetTagFactory(tagProcessors); // inject the tagProcessors
                var htmlPipeline = new HtmlPipeline(hpc, new PdfWriterPipeline(doc, writer));
                var pipeline = new CssResolverPipeline(cssResolver, htmlPipeline);
                var worker = new XMLWorker(pipeline, true);
                var xmlParser = new XMLParser(true, worker, charset);
                xmlParser.Parse(new StringReader(html));
            }
            Process.Start("test.pdf");
در اینجا ابتدا لیست پردازنده‌های پیش فرض افزونه XMLWorker را دریافت و سپس پردازنده تگ img آن‌را حذف و با نمونه جدید خود جایگزین کرده‌ایم. در ادامه این لیست تغییر یافته به درون HtmlPipelineContext تزریق شده‌است تا بجای DefaultTagProcessorFactory اصلی مورد استفاده قرار گیرد.

‫ارتقاء به Entity framework 6 و استفاده از بانک‌های اطلاعاتی غیر از SQL Server

$
0
0
برای ارتقاء برنامه‌های قدیمی به EF 6 (که با دات نت 4 به بعد سازگار است) دو حالت استفاده از نیوگت را در حین افزودن ارجاعات لازم به کتابخانه‌های مرتبط با EF باید مدنظر داشت:
الف) از نیوگت استفاده کرده‌اید
در این حالت فقط کافی است کنسول پاورشل نیوگت را در VS.NET گشوده و دستور update-package را صادر کنید. (1) به صورت خودکار آخرین نگارش EF دریافت شده و (2) همچنین فایل کانفیگ برنامه برای افزودن و به روز رسانی تعاریف مرتبط با نگارش 6 به روز گردیده و (3) همچنین اسمبلی اضافی و قدیمی System.Data.Entity.dll نیز حذف خواهد شد.

ب) اگر از نیوگت استفاده نکرده‌اید
ابتدا یک فایل متنی ساده را به نام packages.config با محتوای ذیل به پروژه خود اضافه کنید.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?><packages><package id="EntityFramework" version="5.0.0" targetFramework="net40" /></packages>
سپس بر روی نام Solution در VS.NET کلیک راست کرده و گزینه فعال سازی Restore بسته‌های نیوگترا فعال کنید (انتخاب گزینه Enable NuGet Package Restore). در ادامه یکبار برنامه را Build کنید تا پوشه packages به صورت خودکار از اینترنت دریافت و بازسازی شود. اکنون دستور update-package را در کنسول پاورشل نیوگت صادر کنید. همان مراحل قسمت الف تکرار خواهند شد.

لازم به ذکر است، اگر پروژه شما از چندین زیر پروژه تشکیل شده است که هر کدام نیز ارجاعی را به اسمبلی EF دارند، باید فایل packages.config فوق را به این زیر پروژه‌ها نیز اضافه کنید. دستور update-package، زیر پروژه‌ها را نیز اسکن کرده و تمام ارجاعات لازم را به صورت خودکار به روز می‌کند. همچنین اسمبلی‌های قدیمی اضافی را نیز حذف خواهد کرد. به این ترتیب با تداخل نگارش‌های قدیمی و جدید EF مواجه نخواهید شد.


مشکلاتی که ممکن است با آن‌ها مواجه شوید:

الف) برنامه کامپایل نمی‌شود
تنها تغییری که جهت کامپایل برنامه باید انجام دهید، استفاده از فضاهای نام جدید بجای فضاهای قدیمی موجود در اسمبلی منسوخ و حذف شده System.Data.Entity.dll است. خود VS.NET قابلیت یافتن فضاهای نام مرتبط را دارد و یا اگر از Resharper نیز استفاده می‌کنید، این قابلیت بهبود یافته است. در کل مثلا System.Data.EntityState شده است System.Data.Entity.EntityState و امثال آن که به روز رسانی آن‌ها نکته خاصی ندارد .


ب) پروایدر بانک اطلاعاتی مورد استفاده یافت نمی‌شود
به صورت پیش فرض فقط پروایدر SQL Server به همراه بسته EF 6 است. حتی پروایدر SQL Server CE نیز با آن ارائه نمی‌شود. اگر از SQL Server CE استفاده کرده‌اید، باید دستور ذیل را نیز پس از نصب EF 6 صادر کنید:
 PM> Install-Package EntityFramework.SqlServerCompact
تا با خطای ذیل مواجه نشوید:
 No Entity Framework provider found for the ADO.NET provider with invariant name 'System.Data.SqlServerCe.4.0'.
Make sure the provider is registered in the 'entityFramework' section of the application config file.
See http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkId=260882 for more information.
استفاده از نیوگت به روشی که عنوان شد، فایل کانفیگ برنامه شما را جهت افزودن تعاریف پروایدرهای لازم، به روز می‌کند و این مورد در EF 6 الزامی است (حتما باید تعریف پروایدر در فایل کانفیگ موجود باشد).


ج) خطای عدم وجود کلید خارجی جدول Migration را دریافت می‌کنید
 The foreign key constraint does not exist. [ PK_dbo.__MigrationHistory ]
تا EF 5 نام کلید اصلی جدول MigrationHistory به صورت PK___MigrationHistory می‌باشد.
 ALTER TABLE [__MigrationHistory] ADD CONSTRAINT [PK___MigrationHistory] PRIMARY KEY ([MigrationId]);
در EF 6 این نام شده است PK_dbo.__MigrationHistory
برای حل این مشکل تنها کافی است دستورات ذیل را یکبار بر روی بانک اطلاعاتی خود صادر کنید تا نام مورد نظر به عنوان کلید اصلی جدول migration اضافه شود؛ در غیراینصورت اصلا برنامه اجرا نخواهد شد:
 ALTER TABLE [__MigrationHistory] drop CONSTRAINT [PK___MigrationHistory];
ALTER TABLE [__MigrationHistory] ADD CONSTRAINT [PK_dbo.__MigrationHistory] PRIMARY KEY (MigrationId);
البته یکبار برنامه را اجرا کنید. اگر خطای نبود کلید اصلی یاد شده صادر شد، آنگاه دو دستور فوق را اجرا نمائید.

‫اعمال توابع تجمعی بر روی چند ستون در Entity framework

$
0
0
فرض کنید که می‌خواهیم معادل کوئری زیر را که اعمال توابع تجمعی به چند ستون است،
 SELECT sum([Rating_TotalRating]), sum([Rating_TotalRaters]), sum([Rating_AverageRating]) FROM [BlogPosts]
در Entity framwork به کمک LINQ to Entities تهیه کنیم.
نکته‌ای که در اینجا وجود دارد، نبود گروه بندی (حداقل به ظاهر) در کوئری نوشته شده است. اما واقعیت این است که یک بانک اطلاعاتی به صورت ضمنی در مورد یک چنین کوئری‌هایی نیز گروه بندی را انجام می‌دهد. برای اینکار، کل رکوردهای مدنظر را یک گروه تصور می‌کند.
اگر سعی کنیم چنین کوئری را توسط عبارات LINQ ایجاد کنیم، در سعی اول به چنین کوئری خواهیم رسید که اصلا کامپایل نمی‌شود:
                context.BlogPost.Select(r =>
                                        new
                                        {
                                            Sum1 = r.Sum(x => x.RatingTotalRating),
                                            Sum2 = r.Sum(x => x.RatingTotalRaters),
                                            Sum3 = r.Sum(x => x.RatingAverageRating)
                                        }).FirstOrDefault();
بنابراین به نظر می‌رسد که شاید بهتر باشد از روش ذیل استفاده کنیم:
 var sum1 = context.BlogPost.Sum(x => x.RatingTotalRating);
var sum2 = context.BlogPost.Sum(x => x.RatingTotalRaters);
var sum2 = context.BlogPost.Sum(x => x.RatingAverageRating);
این روش کار می‌کند و نهایتا معادل نتایج کوئری اول را نیز حاصل خواهد کرد؛ اما با سه بار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی که اصلا بهینه نیست.

راه حل: ایجاد گروه بندی ضمنی SQL به صورت صریح در عبارات LINQ

                context.BlogPost
                       .GroupBy(dummyNumber => 0)
                       .Select(r =>
                                        new
                                        {
                                            Sum1 = r.Sum(x => x.RatingTotalRating),
                                            Sum2 = r.Sum(x => x.RatingTotalRaters),
                                            Sum3 = r.Sum(x => x.RatingAverageRating)
                                        }).FirstOrDefault();
در این کوئری جدید که بر اساس عدد ثابت صفر گروه بندی شده است، یک چنین SQL ایی تولید می‌شود:
SELECT TOP (1) 
                        [Extent1].[K1] AS [K1], 
                        Sum([Extent1].[A1]) AS [A1], 
                        Sum([Extent1].[A2]) AS [A2],
                        Sum([Extent1].[A3]) AS [A3]
                        FROM ( SELECT 
                            0 AS [K1], 
                            [Extent1].[RatingTotalRating] AS [A1], 
                            [Extent1].[RatingTotalRaters] AS [A2],
       [Extent1].[RatingAverageRating] AS [A3]
                            FROM [dbo].[BlogPosts] AS [Extent1]
                        )  AS [Extent1]
                        GROUP BY [K1]
ابتدا یک ستون فرضی با مقدار ثابت صفر به رکوردها اضافه می‌شود. سپس بر اساس این ستون فرضی، کلیه ردیف‌ها گروه بندی شده و در ادامه توابع تجمعی بر روی آن‌ها اعمال می‌گردند. به این ترتیب تعداد رفت و برگشت‌ها به بانک اطلاعاتی به همان یک مورد کاهش خواهد یافت.

‫چطور مسیریابی‌های ASP.NET MVC را دیباگ کنیم؟

$
0
0
سؤال:من برای تهیه sitemapبرنامه، یک route سفارشی نوشته‌ام تا یک فایل xml ایی را که در وب سرور، وجود خارجی ندارد، در آدرس‌های سایت قابل دسترسی کند. برای مثال:
            routes.MapRoute(
                "SiteMap_route", // Route name
                "sitemap.xml", // URL with parameters
                new { controller = "Sitemap", action = "index", name = UrlParameter.Optional, area = "" } // Parameter defaults
            );
با استفاده از این مسیریابی خاص، قرار است هر زمانیکه آدرس http://site/sitemap.xml در مرورگر وارد شد، برنامه در پشت صحنه، به صورت خودکار به کنترلر sitemap و اکشن متد index آن مراجعه کرده و یک محتوای پویای XML ایی را تولید کند و بازگشت دهد. اما ... کار نمی‌کند! یعنی آدرس یاد شده اصلا پاسخ نمی‌دهد. چرا؟ نحوه‌ی ثبت مسیریابی سفارشی تعریف شده نیز به صورت زیر است:
        public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");

            routes.MapRoute(
                name: "Default",
                url: "{controller}/{action}/{id}",
                defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
            );

            routes.MapRoute(
                "SiteMap_route", // Route name
                "sitemap.xml", // URL with parameters
                new { controller = "Sitemap", action = "index", name = UrlParameter.Optional, area = "" } // Parameter defaults
            );
        }
پاسخ:اگر با تقدم و تاخر و معنای مسیریابی‌های تعریف شده آشنایی داشته باشید، شاید بلافاصله بتوانید مشکل را حدس بزنید. اما اگر تعداد مسیریابی‌های سفارشی تعریف شده زیاد باشد، اینکار ساده نیست و حتما نیاز به ابزار دیباگ دارد تا بتوان تشخیص داد که در صفحه جاری کدامیک از مسیریابی‌های تعریف شده کار را تمام کرده‌اند و نوبت به دیگری نرسیده است.

برای این منظور می‌توان از افزونه‌ای به نام RouteDebugنوشته یکی از اعضای سابق تیم ASP.NET MVC استفاده کرد:
کار کردن با آن نیز بسیار ساده است.
الف) ارجاعی را به اسمبلی RouteDebug.dll (حاصل از کامپایل پروژه فوق) به پروژه جاری ASP.NET MVC خود اضافه کنید.
ب) سپس به فایل Global.asax.cs خود مراجعه و در سطر آخر متد Application_Start آن، فراخوانی ذیل را اضافه نمائید:
 RouteDebug.RouteDebugger.RewriteRoutesForTesting(RouteTable.Routes);
اکنون هر صفحه و آدرسی را که باز کنید، بجای محتوای اصلی صفحه، مسیریابی‌های فعال و برنده آن‌را مشاهده خواهید کرد. برای مثال در صفحه اول برنامه داریم:


نکته مهمی که در این تصویر باید به آن دقت داشت، اولین True سبز رنگی است که نمایش می‌دهد. یعنی اولین مسیریابی که کار هدایت و نمایش صفحه جاری را برعهده دارد. در اجرای عادی ASP.NET MVC، همینجا کار پردازش سیستم مسیریابی صفحه جاری خاتمه خواهد یافت و نوبت به سایرین نخواهد رسید.
در مورد صفحه sitemap.xml چطور؟ اگر این آدرس را در مرورگر، بدون فعال سازی افزونه RouteDebug وارد کنیم، پیام 404 را دریافت می‌کنیم. اگر افزونه را فعال کنیم، اینبار به صفحه زیر خواهیم رسید:


بله. همانطور که مشاهده می‌کنید، مسیریابی پیش فرض، اینبار نیز برنده بوده است و اولین تطابق صورت گرفته با آن صورت می‌گیرد. بنابراین اصلا کار به استفاده از مسیریابی سفارشی تعریف شده توسط ما نخواهد رسید.
بنابراین محل تعریف این مسیریابی را اکنون به پیش از مسیریابی پیش فرض انتقال می‌دهیم:
        public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");

            routes.MapRoute(
                "SiteMap_route", // Route name
                "sitemap.xml", // URL with parameters
                new { controller = "Sitemap", action = "index", name = UrlParameter.Optional, area = "" } // Parameter defaults
            );

            routes.MapRoute(
                name: "Default",
                url: "{controller}/{action}/{id}",
                defaults: new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
            );      
        }
در ادامه اگر مجددا مسیر sitemap.xml را درخواست کنیم، به تصویر ذیل خواهیم رسید:


بله. با این تنظیم صورت گرفته، اینبار دیگر سیستم مسیریابی، برای تفسیر مسیر سفارشی تعریف شده، به سراغ مسیریابی پیش فرض نخواهد رفت و کار همینجا خاتمه می‌یابد.

سؤال:آیا اینکار تداخلی در عملکرد اصلی برنامه ایجاد نمی‌کند؟ مثلا اگر به مسیر index کنترلر home مراجعه کنیم، مشکلی نخواهد بود؟
پاسخ:خیر. برای آزمایش آن باز هم به افزونه RouteDebug مراجعه خواهیم کرد:


همانطور که مشخص است، مسیریابی برنده در این حالت، همان مسیریابی پیش فرض است و نه مسیریابی سفارشی آدرس خاص sitemap.xml سایت.


یک نکته تکمیلی
افزونه گلیمپسنیز امکان دیباگ Routeها را دارد؛ اما توانایی بررسی مشکلات Routing یک خطای 404 مانند مثال فوق را حداقل تا زمان نگارش این مطلب ندارد و همان افزونه RouteDebug یاد شده، بهتر عمل می‌کند.

‫نمایش خروجی SQL کدهای Entity framework 6 در کنسول دیباگ ویژوال استودیو

$
0
0
تا قبل از EF 6 برای تهیه لاگ SQL تولیدی توسط Entity framework نیاز بود به ابزارهای ثالث متوسل شد. برای مثال از انواع پروفایلرها استفاده کرد (^و ^و ^). اما در EF 6 امکان توکاری به نام Command Interception تدارک دیده شده است تا توسط آن بتوان بدون نیاز به ابزارهای جانبی، به درون سیستم EF متصل شد و دستورات تولیدی آن‌را پیش از اجرای بر روی بانک اطلاعاتی دریافت و مثلا لاگ کرد. در ادامه نمونه‌ای از این عملیات را بررسی خواهیم کرد.


تهیه کلاس SimpleInterceptor

برای اتصال به متدهای اجرای دستورات SQL در EF 6 تنها کافی است یک کلاس جدید را از کلاس پایه DbCommandInterceptor مشتق کرده و سپس متدهای کلاس پایه را override کنیم. در این متدها، فراخوانی متدهای کلاس پایه، معادل خواهند بود با اجرای واقعی دستور بر روی بانک اطلاعاتی. به این ترتیب حتی می‌توان مدت زمان انجام عملیات را نیز بدست آورد. در اینجا command.CommandText معادل است با دستور SQL در حال اجرا و همچنین نیاز است تا تمام سطوح تو در توی استثناهای احتمالی رخ داده را نیز بررسی کرد:
using System;
using System.Data.Common;
using System.Data.Entity.Infrastructure.Interception;
using System.Diagnostics;
using System.Text;

namespace EFCommandInterception
{
    public class SimpleInterceptor : DbCommandInterceptor
    {
        public override void ScalarExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<object> interceptionContext)
        {
            var timespan = runCommand(() => base.ScalarExecuting(command, interceptionContext));
            logData(command, interceptionContext.Exception, timespan);
        }

        public override void NonQueryExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<int> interceptionContext)
        {
            var timespan = runCommand(() => base.NonQueryExecuting(command, interceptionContext));
            logData(command, interceptionContext.Exception, timespan);
        }

        public override void ReaderExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<DbDataReader> interceptionContext)
        {
            var timespan = runCommand(() => base.ReaderExecuting(command, interceptionContext));
            logData(command, interceptionContext.Exception, timespan);
        }

        private static Stopwatch runCommand(Action command)
        {
            var timespan = Stopwatch.StartNew();
            command();
            timespan.Stop();
            return timespan;
        }

        private static void logData(DbCommand command, Exception exception, Stopwatch timespan)
        {
            if (exception != null)
            {
                Trace.TraceError(formatException(exception, "Error executing command: {0}", command.CommandText));
            }
            else
            {
                Trace.TraceInformation(string.Concat("Elapsed time: ", timespan.Elapsed, " Command: ", command.CommandText));
            }
        }

        private static string formatException(Exception exception, string fmt, params object[] vars)
        {
            var sb = new StringBuilder();
            sb.Append(string.Format(fmt, vars));
            sb.Append(" Exception: ");
            sb.Append(exception.ToString());
            while (exception.InnerException != null)
            {
                sb.Append(" Inner exception: ");
                sb.Append(exception.InnerException.ToString());
                exception = exception.InnerException;
            }
            return sb.ToString();
        }
    }
}

نحوه استفاده از کلاس SimpleInterceptor

کلاس فوق را کافی است تنها یکبار در آغاز برنامه (مثلا در متد Application_Start برنامه‌های وب) به EF 6 معرفی کرد:
 DbInterception.Add(new SimpleInterceptor());
اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، خروجی SQL و زمان‌های اجرای عملیات را در پنجره دیباگ VS.NET می‌توان مشاهده کرد:

 

‫بازسازی جدول MigrationHistory با کد نویسی در EF Code first

$
0
0
فرض کنید با استفاده از ابزار EF Power toolsمعادل Code first یک بانک اطلاعاتی موجود را تهیه کرده‌اید. اکنون برای استفاده از آن با گردش کاری متداول EF Code first نیاز است تا جدولی را به نام MigrationHistoryنیز به این بانک اطلاعاتی اضافه کنیم. از این جدول برای نگهداری سوابق به روز رسانی ساختار بانک اطلاعاتی بر اساس مدل‌های برنامه و سپس مقایسه آن‌ها استفاده می‌شود. یا حتی ممکن است به اشتباه در حین کار با بانک اطلاعاتی این جدول حذف شده باشد. روش باز تولید آن توسط دستورهای پاور شل به سادگی اجرای سه دستور ذیل است:
enable-migrations
add-migration Initial -IgnoreChanges
update-database
IgnoreChanges سبب می‌شود تا EF فرض کند، تطابق یک به یکی بین مدل‌های برنامه و ساختار جداول بانک اطلاعاتی وجود دارد. سپس بر این اساس، جدول MigrationHistory جدیدی را آغاز می‌کند.

سؤال: چگونه می‌توان همین عملیات را با کدنویسی انجام داد؟

متد UpdateDatabase کلاس ذیل، دقیقا معادل است با اجرای سه دستور فوق :
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Data.Entity.Migrations.Design;

namespace EFTests
{
    /// <summary>
    /// Using Entity Framework Code First with an existing database.
    /// </summary>
    public static class CreateMigrationHistory
    {
        /// <summary>
        /// Creates a new '__MigrationHistory' table.
        /// Enables migrations using Entity Framework Code First on an existing database.
        /// </summary>        
        public static void UpdateDatabase(DbMigrationsConfiguration configuration)
        {            
            var scaffolder = new MigrationScaffolder(configuration);
            // Creates an empty migration, so that the future migrations will start from the current state of your database.
            var scaffoldedMigration = scaffolder.Scaffold("IgnoreChanges", ignoreChanges: true);

            // enable-migrations
            // add-migration Initial -IgnoreChanges
            configuration.MigrationsAssembly = new MigrationCompiler(ProgrammingLanguage.CSharp.ToString())
                                                .Compile(configuration.MigrationsNamespace, scaffoldedMigration);

            // update-database  
            var dbMigrator = new DbMigrator(configuration);            
            dbMigrator.Update();
        }
    }
}
توضیحات
MigrationScaffolder کار تولید خودکار کلاس‌های cs مهاجرت‌های EF را انجام می‌دهد. زمانیکه به متد Scaffold آن پارامتر ignoreChanges: true ارسال شود، کلاس مهاجرتی را ایجاد می‌کند که خالی است (متدهای up و down آن خالی تشکیل می‌شوند). سپس این کلاس‌ها کامپایل شده و در حین اجرای برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرند.

برای استفاده از آن، نیاز به کلاس MigrationCompiler خواهید داشت. این کلاس در مجموعه آزمون‌های واحد EF به عنوان یک کلاس کمکی وجود دارد: MigrationCompiler.cs
صرفا جهت تکمیل بحث و همچنین سهولت ارجاعات آتی، کدهای آن در ذیل نیز ذکر خواهد شد:
using System;
using System.CodeDom.Compiler;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel;
using System.Data.Common;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Migrations;
using System.Data.Entity.Migrations.Design;
using System.Data.Entity.Spatial;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;
using System.Reflection;
using System.Resources;
using System.Text;

namespace EF_General.Models.Ex22
{
    public enum ProgrammingLanguage
    {
        CSharp,
        VB
    }

    public class MigrationCompiler
    {
        private readonly CodeDomProvider _codeProvider;

        public MigrationCompiler(string language)
        {
            _codeProvider = CodeDomProvider.CreateProvider(language);
        }

        public Assembly Compile(string @namespace, params ScaffoldedMigration[] scaffoldedMigrations)
        {
            var options = new CompilerParameters
            {
                GenerateExecutable = false,
                GenerateInMemory = true
            };

            options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(string).Assembly.Location);
            options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(Expression).Assembly.Location);
            options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbMigrator).Assembly.Location);
            options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbContext).Assembly.Location);
            options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbConnection).Assembly.Location);
            options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(Component).Assembly.Location);
            options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(MigrationCompiler).Assembly.Location);
            options.ReferencedAssemblies.Add(typeof(DbGeography).Assembly.Location);

            var embededResources = GenerateEmbeddedResources(scaffoldedMigrations, @namespace);
            foreach (var resource in embededResources)
                options.EmbeddedResources.Add(resource);

            var sources = scaffoldedMigrations.SelectMany(g => new[] { g.UserCode, g.DesignerCode });

            var compilerResults = _codeProvider.CompileAssemblyFromSource(options, sources.ToArray());
            foreach (var resource in embededResources)
                File.Delete(resource);

            if (compilerResults.Errors.Count > 0)
            {
                throw new InvalidOperationException(BuildCompileErrorMessage(compilerResults.Errors));
            }

            return compilerResults.CompiledAssembly;
        }

        private static string BuildCompileErrorMessage(CompilerErrorCollection errors)
        {
            var stringBuilder = new StringBuilder();

            foreach (CompilerError error in errors)
            {
                stringBuilder.AppendLine(error.ToString());
            }

            return stringBuilder.ToString();
        }

        private static IEnumerable<string> GenerateEmbeddedResources(IEnumerable<ScaffoldedMigration> scaffoldedMigrations, string @namespace)
        {
            foreach (var scaffoldedMigration in scaffoldedMigrations)
            {
                var className = GetClassName(scaffoldedMigration.MigrationId);
                var embededResource = Path.Combine(
                    Path.GetTempPath(),
                    @namespace + "." + className + ".resources");

                using (var writer = new ResourceWriter(embededResource))
                {
                    foreach (var resource in scaffoldedMigration.Resources)
                        writer.AddResource(resource.Key, resource.Value);
                }

                yield return embededResource;
            }
        }

        private static string GetClassName(string migrationId)
        {
            return migrationId
                .Split(new[] { '_' }, 2)
                .Last()
                .Replace(" ", string.Empty);
        }
    }
}
جهت مطالعه توضیحات بیشتری در مورد CodeDom می‌توان به مطلب «کامپایل پویای کد در دات نت» مراجعه کرد.
استفاده از این کلاس‌ها نیز بسیار ساده است. یکبار دستور ذیل را در ابتدای کار برنامه فراخوانی کنید تا جدول MigrationHistory دوباره ساخته شود:
 CreateMigrationHistory.UpdateDatabase(new Configuration());
با این فرض که کلاس Configuration شما چنین شکلی را دارد:
    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }
    }

‫استفاده از چندین Context در EF 6 Code first

$
0
0
در نگارش قبلی EF Code first به ازای یک پروژه تنها یک سیستم Migrationقابل تعریف بود و این سیستم مهاجرت، تنها با یک DbContext کار می‌کرد. در نگارش ششم این کتابخانه، سیستم مهاجرت Code first آن از چندین DbContext، به ازای یک پروژه که به یک بانک اطلاعاتی اشاره می‌کنند، پشتیبانی می‌کند. مزیت اینکار اندکی بهبود در نگهداری تنها کلاس DbContext تعریف شده است. برای مثال می‌توان یک کلاس DbContext مخصوص قسمت ثبت نام را ایجاد کرد. یک کلاس DbContext مخصوص کلیه جداول مرتبط با مقالات را و همینطور الی آخر. نهایتا تمام این Contextها سبب ایجاد یک بانک اطلاعاتی واحد خواهند شد.
اگر در یک پروژه EF Code first چندین Context وجود داشته باشد و دستور enable-migrations را بدون پارامتری فراخوانی کنیم، پیغام خطای More than one context type was found in the assmbly xyz را دریافت خواهیم کرد.
الف)اما در EF 6 می‌توان با بکار بردن سوئیچ جدید ContextTypeName، به ازای هر Context، مهاجرت مرتبط با آن‌را تنظیم نمود:
 enable-migrations -ContextTypeName dbContextName1 -MigrationDirectory DataContexts\Name1Migrations
همچنین در اینجا نیز می‌توان با استفاده از سوئیچ MigrationDirectory، فایل‌های تولید شده را در پوشه‌های مجزایی ذخیره کرد.

ب)در مرحله بعد، نیاز به فراخوانی دستور add-migration است:
 add-migration -ConfigurationTypeName FullNameSpaceCtx1.Configuration "InitialCreate"
با اجرای دستور enable-migrations یک کلاس Configuration جهت DbContext مشخص شده، ایجاد می‌شود. سپس آدرس کامل این کلاس را به همراه ذکر دقیق فضای نام آن در اختیار دستور add-migration قرار می‌دهیم.
ذکر کامل فضای نام، از این جهت مهم است که کلاس Configuration به ازای Contextهای مختلف ایجاد شده، یک نام را خواهد داشت؛ اما در فضاهای نام متفاوتی قرار می‌گیرد.
با اجرای دستور add-migration، کدهای سی شارپ مورد نیاز جهت اعمال تغییرات بر روی ساختار بانک اطلاعاتی تولید می‌شوند. در مرحله بعد، این کدها تبدیل به دستورات SQL متناظری شده و بر روی بانک اطلاعاتی اجرا خواهند شد.
بدیهی است اگر دو Context در برنامه تعریف کرده باشید، دوبار باید دستور enable-migrations و دوبار دستور add-migration را با پارامترهای اشاره کننده به Conetxtهای مدنظر اجرا کرد.

ج)سپس برای اعمال این تغییرات، باید دستور update-database را اجرا کرد.
 update-database  -ConfigurationTypeName FullNameSpaceCtx1.Configuration
اینبار دستور update-database نیز بر اساس نام کامل کلاس Configuration مدنظر باید اجرا گردد و به ازای هر Context موجود، یکبار نیاز است اجرا گردد.
نهایتا اگر به بانک اطلاعاتی مراجعه کنید، تمام جداول و تعاریف را یکجا در همان بانک اطلاعاتی می‌توانید مشاهده نمائید.


داشتن چندین Context در برنامه و مدیریت تراکنش‌ها

در EF، هر DbContext معرف یک واحد کار است. یعنی تراکنش‌ها و چندین عمل متوالی مرتبط انجام شده، درون یک DbContext معنا پیدا می‌کنند. متد SaveChanges نیز بر همین اساس است که کلیه اعمال ردیابی شده در طی یک واحد کار را در طی یک تراکنش به بانک اطلاعاتی اعمال می‌کند. همچنین مباحثی مانند lazy loading نیز در طی یک Context مفهوم دارند. به علاوه دیگر امکان join نویسی بین دو Context وجود نخواهد داشت. باید اطلاعات را از یکی واکشی و سپس این اطلاعات درون حافظه‌ای را به دیگری ارسال کنید.

یک نکته
می‌توان یک DbSet را در چندین ‍Context تعریف کرد. یعنی اگر بحث join نویسی مطرح است، با تکرار تعریف DbSetها اینکار قابل انجام است اما این مساله اساس جداسازی Contextها را نیز زیر سؤال می‌برد.
 

داشتن چندین Context در برنامه و مدیریت رشته‌های اتصالی

در EF Code first روش‌های مختلفی برای تعریف رشته اتصالی به بانک اطلاعاتی وجود دارند. اگر تغییر خاصی در کلاس مشتق شده از DbContext ایجاد نکنیم، نام کلید رشته اتصالی تعریف شده در فایل کانفیگ باید به نام کامل کلاس Context برنامه اشاره کند. اما با داشتن چندین Context به ازای یک دیتابیس می‌توان از روش ذیل استفاده کرد:

  public class Ctx1 : DbContext
    {
        public Ctx1()
            : base("DefaultConnection")
        {
            //Database.Log = sql => Debug.Write(sql);
        }
    }

  public class Ctx2 : DbContext
    {
        public Ctx2()
            : base("DefaultConnection")
        {
            //Database.Log = sql => Debug.Write(sql);
        }
    }

<connectionStrings><add name="DefaultConnection" connectionString="…." providerName="System.Data.SqlClient" /></connectionStrings>
در اینجا در سازنده کلاس‌های Context تعریف شده، نام کلید رشته اتصالی موجود در فایل کانفیگ برنامه ذکر شده است. به این ترتیب این دو Context به یک بانک اطلاعاتی اشاره خواهند کرد.


چه زمانی بهتر است از چندین Context در برنامه استفاده کرد؟
عموما در طراحی‌های سازمانی SQL Server، تمام جداول از schema مدیریتی به نام dbo استفاده نمی‌کنند. جداول فروش از schema خاص خود و جداول کاربران از schema دیگری استفاده خواهند کرد. با استفاده از چندین Context می‌توان به ازای هر کدام از schemaهای متفاوت موجود، «یک ناحیه ایزوله» را ایجاد و مدیریت کرد.
  public class Ctx2 : DbContext
    {
        public Ctx2()
            : base("DefaultConnection")
        {
            //Database.Log = sql => Debug.Write(sql);
        }

         protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.HasDefaultSchema("sales");
            base.OnModelCreating(modelBuilder);
        }
    }
در این حالت در EF 6 می‌توان DefaultSchema کلی یک Context را در متد بازنویسی شده OnModelCreating به نحو فوق تعریف و مدیریت کرد. در این مثال به صورت خودکار کلیه DbSetهای Ctx2 از schema ایی به نام sales استفاده می‌کنند.

‫تبدیل برنامه‌های کنسول ویندوز به سرویس ویندوز ان تی

$
0
0
در ویژوال استودیو، قالب پروژه ایجاد سرویس‌های ویندوز ان تی از پیش تدارک دیده شده است؛ اما کار کردن با آن ساده نیست به علاوه امکان دیباگ این نوع سرویس‌ها نیز به صورت پیش فرض درنظر گرفته نشده است و نیاز به تمهیدات و نکات خاصی دارد. جهت سهولت ایجاد سرویس‌های ویندوز ان تی، کتابخانه‌ای به نام TopShelf ایجاد شده است که یک برنامه ویندوزی را به سادگی تبدیل به یک سرویس ویندوز ان تی می‌کند. در ادامه جزئیات نحوه استفاده از آن‌را مرور خواهیم کرد.

الف) دریافت TopShelf
TopShelf یک کتابخانه سورس بازاست و علاوه بر آن، آخرین فایل‌های باینری آن‌را از طریق نیوگت نیز می‌توان دریافت کرد:
 PM> Install-Package Topshelf


ب) فعال سازی TopShelf
یک برنامه ساده کنسول را ایجاد کنید. سپس با استفاده از نیوگت و اجرای فرمان فوق، ارجاعی را به اسمبلی TopShelf اضافه نمائید.
using Topshelf;

namespace MyService
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            HostFactory.Run(config =>
            {
                config.Service(settings => new TestService());
                config.EnableServiceRecovery(recovery => recovery.RestartService(delayInMinutes: 1));
                config.EnableShutdown();
                config.EnablePauseAndContinue();
                config.SetDescription("MyService Desc.");
                config.SetDisplayName("MyService");
                config.SetServiceName("MyService");
                config.RunAsLocalSystem();
            });
        }
    }
}
کدهای آغازین کار با TopShelf همین چندسطر فوق هستند. در آن وهله‌ای از کلاس سرویس مشتق شده از ServiceControl را دریافت کرده و سپس نام سرویس و سطح دسترسی اجرای آن مشخص می‌شوند. EnableServiceRecovery مربوط به حالتی است که سرویس کرش کرده است و ویندوز این قابلیت را دارد تا یک سرویس را به صورت خودکار راه اندازی مجدد کنند.

using Topshelf;
using Topshelf.Logging;

namespace MyService
{
    public class TestService : ServiceControl
    {
        static readonly LogWriter _log = HostLogger.Get<TestService>();

        public bool Start(HostControl hostControl)
        {
            _log.Info("TestService Starting...");

            return true;
        }

        public bool Stop(HostControl hostControl)
        {
            _log.Info("TestService Stopped");

            return true;
        }

        public bool Pause(HostControl hostControl)
        {
            _log.Info("TestService Paused");

            return true;
        }

        public bool Continue(HostControl hostControl)
        {
            _log.Info("TestService Continued");

            return true;
        }
    }
}
در اینجا امضای کلی کلاس سرویس را مشاهده می‌کند که می‌تواند شامل چهار متد استاندارد آغاز، پایان، مکث و ادامه باشد.


ج) نصب TopShelf

در همین حالت اگر برنامه را اجرا کنید، سرویس ویندوز ان تی تهیه شده، شروع به کار خواهد کرد (مزیت مهم آن نسبت به قالب توکار تهیه سرویس‌های ویندوز در ویژوال استودیو).
برای نصب این سرویس تنها کافی است در خط فرمان با دسترسی مدیریتی، دستور نصب your_exe install و یا عزل your_exe uninstall صادر شوند.

‫امکان اعتبارسنجی با تاخیر در ASP.NET 4.5

$
0
0
در نگارش‌های قبلی ASP.NET Web forms اگر نیاز به ارسال محتوای HTML ایی وجود داشت، می‌بایستی کل سیستم اعتبارسنجی حداقل یک صفحه را غیرفعال کرد. برای مثال:
<%@ Page Language="C#" ValidateRequest="false" %>
 این نقیصه‌ی همه یا هیچ، در ASP.NET MVC وجود ندارد و می‌توان به ازای یک خاصیت خاص، اعتبارسنجی پیش فرض را با اعمال ویژگی AllowHtml موقتا غیرفعال کرد؛ اما مابقی فیلدها و خاصیت‌های فرم همچنان تحت نظر سیستم اعتبارسنجی‌های ورودی ASP.NET قرار خواهند داشت و به این ترتیب امکان ورود اطلاعات خطرناک، خصوصا از لحاظ مباحث XSS، حداقل در آن فیلدها وجود نخواهد داشت.
در ASP.NET 4.5 مفهوم جدیدی به نام Deferred validation معرفی شده‌است تا رفتار Web forms را نیز در برابر ورودی‌های ارسال شده همانند ASP.NET MVC کند. به این معنا که اگر جهت دسترسی به مقدار کوئری استرینگ lastName همانند قبل عمل کنید:
 Request["lastName"]
و کاربر ورودی خطرناکی را وارد کرده باشد، همچنان استثنای A potentially dangerous request.form value was detected صادر می‌شود.
اما اگر در ASP.NET 4.5، کوئری استرینگ را به نحو ذیل دریافت کنید:
 Request.Unvalidated.QueryString["lastName"]
به صورت خودکار سیستم اعتبارسنجی غیرفعال شده و امکان دسترسی به محتوای اصلی کوئری استرینگ lastName را خواهید داشت. به این ترتیب دیگر نیازی نخواهید داشت تا اعتبارسنجی کل صفحه را برای دسترسی به یک مقدار خاص غیرفعال نمائید.
برای دسترسی به مقادیر اعتبارسنجی نشده فیلدهای یک فرم ارسالی نیز می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
 Request.Unvalidated.Form[txtData1.UniqueID]
کلاس Request.Unvalidatedشامل خاصیت‌های Cookies، Files، Headers و امثال آن نیز می‌باشد.
در اینجا اگر دقت کرده باشید از UniqueID بجای Id استفاده شده‌است؛ از این جهت که مجموعه Form، حاوی Idهای واقعی دریافت شده از کاربر مانند ctl00$MainContent$MessageText می‌باشد.

روش دوم، استفاده از خاصیت جدید ValidateRequestModeیک کنترل سمت سرور است و در اینجا نیز می‌توان صرفا اعتبارسنجی یک کنترل را بجای کل صفحه، غیرفعال کرد:
<asp:TextBox ID="txtASPNet" ValidateRequestMode="Disabled" runat="server" />
تنظیم خاصیت ذکر شده برای کنترل‌های سمت سرور ضروری است. از این جهت که در حین تشکیل ViewState از محتوای این کنترل‌ها نیز استفاده می‌شود. اینجا است که اگر ValidateRequestMode غیرفعال نشده باشد، باز همان خطای ورودی خطرناک را دریافت خواهید کرد.

البته برای فعال سازی اعتبارسنجی با تاخیر نیاز است اصلاح ذیل را نیز به web.config برنامه اعمال کنید (مقدار پیش فرض آن 4 است):
<httpRuntime targetFramework="4.5" requestValidationMode="4.5" />

‫آشنایی با Promises در جاوا اسکریپت

$
0
0
در حین انجام اعمال غیرهمزمان جاوا اسکریپتی مانند فراخوانی‌های jQuery AJAX، برای مدیریت دریافت نتایج، عموما از یک سری callback استفاده می‌شود. برای مثال:
 $.get('http://site-url', function(data) {
//این تابع پس از پایان کار عملیات ای‌جکسی در آینده فراخوانی خواهد شد
});
تا اینجا مشکلی به نظر نمی‌رسد. اما مورد ذیل چطور؟
$.get('http://site-url/0', function(data0) {
    // callback #1
    $.get('http://site-url/1', function(data1) {
        // callback #2
        $.post('http://site-url/2', function(data2) {
            // callback #3
        });
    });
});
در اینجا نیاز است پس از پایان کار عملیات Ajax ایی اول، عملیات دوم و پس از آن عملیات سومی انجام شود. همانطور که مشاهده می‌کنید، این نوع کدها به سرعت از کنترل خارج می‌شوند؛ خوانایی پایینی داشته و مدیریت استثناءهای رخ داده در آن‌ها نیز در این بین مشکل است. از این جهت که خطاهای هر کدام به سطحی بالاتر منتقل نمی‌شود و باید همانجا محلی و داخل هر callback مدیریت گردد.
روش‌های زیادی برای حل این مساله ارائه شده‌است و در حال حاضر کار کردن با promiseها متداول‌ترین روش حل مدیریت فراخوانی کدهای همزمان جاوا اسکریپتی است. برای نمونه اگر از AngularJS استفاده کنید، سرویس‌های آن برای دریافت اطلاعات از سرور، از یک چنین مفهومی استفاده می‌کنند.


Promise در جاوا اسکریپت چیست؟

شیء Promise، نمایانگر قراردادی است که در آینده می‌تواند مورد قبول واقع شود، یا رد گردد. بررسی این قرارداد، تنها یکبار می‌تواند رخ دهد (پذیرش یا رد آن). هنگامیکه این بررسی صورت گرفت (رد یا پذیرش آن و نه هردو)، یک callback برای اطلاع رسانی فراخوانی می‌گردد. سپس این callback می‌تواند یک Promise دیگر را سبب شود. به این ترتیب می‌توان Promiseها را زنجیر وار به یکدیگر متصل کرد. برای نمونه jQuery به صورت توکار از promises پشتیبانی می‌کند:
// returns a promise
$.get('http://site-url/0')    
.then(function(data) {
    // callback 1
    // returns a promise
    return $.get('http://site-url/1');   
})
.then(function(data) {
    // callback 2
    // returns a promise
    return $.post('http://site-url/2');
})
.then(function(data) {
    // callback 3
});
متد get در jQuery یک شیء promise را بازگشت می‌دهد. در ادامه می‌توان این نتیجه را توسط متد then، زنجیروار ادامه داد. متدی که به عنوان پارامتر به then ارسال می‌شود، یک callback بوده و پس از پایان کار promise قبلی رخ می‌دهد. آرگومانی که به این callback ارسال می‌شود، نتیجه‌ی promise قبلی است. در حین اعمال jQuery Ajax، این callback تنها زمانی فراخونی می‌شود که عملیات قبلی موفقیت آمیز بوده باشد و data ارائه شده، اطلاعاتی است که توسط response دریافتی از سرور، دریافت گردیده‌است.
در این حالت، هر callback حداقل سه کار را می‌تواند انجام دهد:
الف) یک promise دیگر را بازگشت دهد. نمونه آن‌را با return $.get در کدهای فوق ملاحظه می‌کنید.
ب) خاتمه عادی. همینجا کار promise با مقدار بازگشت داده شده، پایان می‌یابد.
ج) صدور یک استثناء. سبب برگشت خوردن و عدم پذیرش promise می‌شود.


استفاده از Promises در سایر کتابخانه‌ها

jQuery پیاده سازی توکاری از promises دارد؛ اما سایر کتابخانه‌ها، مانند AngularJS ایی که مثال زده شده چطور عمل می‌کنند؟
استانداردی به نام  +Promises/Aجهت یک دست سازی پیاده سازی‌های promise در جاوا اسکریپت پیشنهاد شده‌است. jQuery نیمی از آن‌را پیاده سازی کرده‌است؛ اما کتابخانه‌ی دیگری به نام Q Library، پیاده سازی نسبتا مفصل‌تری را از این استاندارد ارائه می‌دهد. فریم ورک AngularJS نیز در پشت صحنه از همین کتابخانه برای پیاده سازی promises استفاده می‌کند.


آشنایی با کتابخانه Q

استفاده مقدماتی از Q همانند مثالی است که از jQuery ملاحظه کردید.
 Q.fcall(callback1)
.then(callback2);
اشیاء promise بازگشت داده شده توسط jQuery نیز توسط کتابخانه Q مورد پذیرش واقع می‌شوند:
Q.fcall(function() {
    return $.get('http://my-url');
})
.then(callback3);
علاوه بر این‌ها مفهومی به نام deferred objects نیز در کتابخانه‌ی Q پیاده سازی شده‌است:
function waitForClick() {
    var deferred = Q.defer();

$('#okButton').click(function() {
        deferred.resolve();
    });

$('#cancelButton').click(function() {
        deferred.reject();
    });

return deferred.promise;
}

Q.fcall(waitForClick)
.then(function() {
    //  ok button was clicked
}, function() {
    //  cancel button was clicked
});
توسط deferred objects می‌توان بررسی یک promise را به تاخیر انداخت. در مثال فوق، اولین callback فراخوانی شده به نام waitForClick، از اشیاء به تاخیر افتاده استفاده می‌کند. ابتدا توسط فراخوانی متد Q.defer، یک deferred object ایجاد می‌شود. در این بین اگر کاربر بر روی دکمه‌ی OK کلیک کرد، با فراخوانی deferred.resolve، این promise مورد پذیرش واقع خواهد شد و یا اگر کاربر بر روی دکمه‌ی cancel کلیک کند، با فراخوانی متد deferred.reject، این promise رد می‌گردد. نهایتا شیء promise توسط deferred.promise بازگشت داده خواهد شد.
در ادامه کار، اینبار متد then، دو callback را قبول می‌کند. Callback اول پس از پذیرش قرار داد و Callback دوم پس از رد قرار داد، فراخوانی خواهد گردید.
در رنجیره تعریف شده، اگر معادلی برای reject درنظر گرفته نشده باشد، مانند مثال ذیل:
 Q.fcall(myFunction1)
.then(success1)
.then(success2, failure1);
Q به دنبال نزدیک‌ترین متد callback گزارش خطای کار خواهد گشت. در این حالت متد failure1 در صورت شکست اولین promise فراخوانی خواهد شد.
همچنین اگر نتیجه‌ی success1 با شکست مواجه شود نیز failure1 فراخوانی می‌گردد. اما باید درنظر داشت که شکست success2، توسط failure1 مدیریت نمی‌شود.


Promises در AngularJS

در AngularJS امکانات کتابخانه Q توسط پارامتری به نام q$ در اختیار سرویس‌های برنامه قرار می‌گیرد (تزریق می‌شود):
var app = angular.module("myApp", []);
app.factory('dataSvc', function($http, $q){ var basePath="api/books"; getAllBooks = function(){
   var deferred = $q.defer(); $http.get(basePath).success(function(data){
    deferred.resolve(data);
   }).error(function(err){ deferred.reject("service failed!");
   });
   return deferred.promise;
  };
  return{
   getAllBooks:getAllBooks
  };
}); 
app.controller('HomeController', function($scope, $window, dataSvc){
 function initialize(){ dataSvc.getAllBooks().then(function(data){
    $scope.books = data; }, function(msg){ $window.alert(msg); });
 } 
 initialize();
});
در اینجا اگر دقت کنید، مباحث و عملکرد آن دقیقا مانند قبل است. ابتدا یک deferred object با فراخوانی متد q.defer ایجاد شده است. سپس با استفاده از امکانات توکار http آن (بجای استفاده از jQuery Ajax)، کار فراخوانی یک restful service صورت گرفته است (مثلا فراخوانی یک ASP.NET Web API). در صورت موفقیت کار، متد deferred.resolve و در صورت عدم موفقیت، متد deferred.reject فراخوانی شده‌است. نهایتا این سرویس، یک deferred.promise را بازگشت می‌دهد.
اکنون در کنترلری که قرار است از این سرویس استفاده کند، متد then کتابخانه Q را ملاحظه می‌کنید که دو Callback متناظر resolve و reject مدیریت promise بازگشت داده شده را به همراه دارد. اگر عملیات Ajaxایی موفقیت آمیز باشد، شیء books را مقدار دهی می‌کند و اگر خیر، پیامی را به کاربر نمایش خواهد داد.


پشتیبانی مرورگرهای جدید از استاندارد Promise

در حال حاضر کروم 32 و نگارش‌های شبانه فایرفاکس، Promise را که جزئی از استاندارد JavaScript شده‌است، به صورت توکار و بدون نیاز به کتابخانه‌های جانبی، پشتیبانی می‌کنند.
if (window.Promise) { // Check if the browser supports Promises
 var promise = new Promise(function(resolve, reject) { //asynchronous code goes here
 });
}
در اینجا با فراخوانی window.Promise مشخص می‌شود که آیا مرورگر جاری از Promises پشتیبانی می‌کند یا خیر. سپس یک شیء promise ایجاد شده و این شیء توسط پارامترهای resolve و reject که هر دو تابع می‌باشند، کار مدیریت کدهای غیرهمزمان را انجام می‌دهد:
if (window.Promise) {
 console.log('Promise found'); 
 var promise = new Promise(function(resolve, reject) {
      // async
  if (result) {
   resolve(data);
  } else {
   reject('error');
  }  
 });
 promise.then(function(data) { console.log('Promise fulfilled.');
 }, function(error) { console.log('Promise rejected.');
 });
} else {
 console.log('Promise not available');
}
در مثال فوق ابتدا یک شیء Promise ایجاد شده است. این شیء استاندارد بوده و با کروم 32 قابل آزمایش است. سپس در callback ابتدایی آن می‌توان یک عملیات AJAX ایی را انجام داد. اگر نتیجه‌ی آن موفقیت آمیز بود، تنها کافی است پارامتر اول این callback را فراخوانی کنیم و اگر خیر، پارامتر دوم آن‌را. برای استفاده از این شیء Promise ایجاد شده، می‌توان از متد then استفاده کرد. این متد نیز در اینجا دو callback پذیرش و رد promise را می‌تواند دریافت کند. برای زنجیر کردن آن کافی است متد then، یک Promise دیگر را بازگشت دهد و از نتیجه‌ی آن در then بعدی استفاده گردد.

‫جایگزینی اسکریپت‌های WebResource.axd با فایل‌های استاتیک در ASP.NET Web forms

$
0
0
مدتی قبل سؤال مهمی در سایت مطرح شد، به شرح زیر:
«من از کنترل‌های تلریک استفاده می‌کنم که یک سری اسکریپت را بصورت
 http://localhost:1244/WebResource.axd?d=aklE6L8AEfPEgIS3T-oXc6mevPfbpi6VRp_ZTP2nBVrnt5ULOFYD3GNWRrDHwANC3VDQlL8dLAa5g35dzgHyuzAgAguIpYrf-_NXIJwNNu0YRSnH3-MgKMfnwKBKF_Lk2E5oeIcLL78uDlQ0se_GxQ2&t=635231470568640000 
به فرم تزریق می‌کند و بعضی وقت‌ها داخلش xp و یا یک سری دستورات اس‌کیوال تولید می‌شوند. در این حالت این مسیرها توسط ISA Server در شبکه داخلی حمله تشخیص داده شده و بلاک خواهند شد و عملا برنامه از کار می‌افتد. آیا راهی برای خلاصی از دست آن‌ها هست؟»

پاسخ:بلی. از دات نت 3 و نیم به بعد، امکان جایگزینی کامل اسکریپت‌های خودکار مدفون شده در اسمبلی‌ها با فایل‌های استاتیک پیش بینی شده‌است که در ادامه نحوه‌ی استخراج و کار با آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

الف) یافتن اسکریپت‌های مدفون در اسمبلی‌ها

در ابتدا اسمبلی حاوی کنترل‌های وب فرم مدنظر خود را باید توسط برنامه‌های Reflector یا ILSpy و امثال آن‌ها گشوده و نام دقیق منبع و همچنین محتوای آن فایل اسکریپت را استخراج کنید. برای مثال:


در این تصویر، اسمبلی استاندارد System.Web.Extensions مورد بررسی قرار گرفته است. برای نمونه اگر بخواهید اسکریپت‌های متناظر با ScriptManager و UpdatePanel را با معادل‌های استاتیک آن‌ها جایگزین کنید، باید دو فایل MicrosoftAjaxWebForms.js و MicrosoftAjax.js را از این اسمبلی استخراج نمائید. (برنامه‌های یاد شده امکان ذخیره سازی منابع را نیز می‌دهند)


ب) وادار کردن ASP.NET به استفاده از نسخه‌ی استاتیک منابع

<asp:ScriptManager ID="Scriptmanager1" runat="server"><Scripts><asp:ScriptReference Name="MicrosoftAjaxWebForms.js" Assembly="System.Web.Extensions"
                    Path="~/staticJS1.js" /><asp:ScriptReference Name="MicrosoftAjax.js" Assembly="System.Web.Extensions" Path="~/staticJS2.js" /></Scripts></asp:ScriptManager>
فرض کنید دو اسکریپت یاد شده را در فایل‌های staticJS1.js و staticJS2.js در ریشه‌ی سایت خود ذخیره کرده‌اید. اکنون یک ScriptManager را به صفحه اضافه کرده و مطابق کدهای فوق، اسکریپت‌های مدفون شده در اسمبلی System.Web.Extensions را به این فایل‌های استاتیک هدایت کنید. همانطور که عنوان شد نام این مداخل باید دقیقا با نام موجود در اسمبلی یکی باشد؛ در غیر اینصورت با خطای ذیل مواجه خواهید شد:
 The assembly 'System.Web.Extensions' does not contain a Web resource that has the name 'xyz.js'.
Make sure that the resource name is spelled correctly.
Make sure that the application references the correct version of an ASP.NET AJAX Framework assembly.
اکنون اگر برنامه را اجرا کنید (با فرض قرار داشتن یک ScriptManager و UpdatePanel در صفحه)، اینبار دیگر در سورس صفحه، شاهد آدرس‌های طولانی WebResource.axd و ScriptResource.axd نخواهید بود. به صورت خودکار از دو فایل استاتیک تنظیم شده، استفاده می‌شود:
<script src="staticJS1.js" type="text/javascript"></script><script src="staticJS2.js" type="text/javascript"></script>
بدیهی است در صورت نیاز، باید تعاریف سایر اسکریپت‌های مدفون در اسمبلی یاد شده یا اسمبلی System.Web را نیز به صفحه از طریق ScriptManager اضافه کرد. در مورد کنترل‌های ثالث نیز وضع به همین صورت است و استاندارد آن تفاوتی نمی‌کند.


یک نکته‌ی تکمیلی
در مطلب «ASP.NET 4.5 ScriptManager Improvements in WebForms» مشاهده خواهید کرد که از ASP.NET 4.5 به بعد، طی دو بسته‌ی نیوگت که هر از چندگاهی به روز می‌شوند، کلیه اسکریپت‌های System.Web و System.Web.Extensions خارج از این اسمبلی‌ها نیز قابل دریافت بوده و با استفاده از سیستم bunding & minification می‌توان آن‌ها را فشرده و یکی کرد.

‫ارسال ترافیک وب یک برنامه‌ی خاص به یک پروکسی سرور به کمک FiddlerCore

$
0
0
خیلی از برنامه‌ها به صورت پیش‌فرض تنظیمات پروکسی خاصی را درنظر نگرفته‌اند. در شبکه‌های داخلی شرکت‌ها هم معمولا اینترنت از طریق پروکسی سرورهایی مانند ISA Serverویندوزی و یا Squid لینوکسی، بین کاربران توزیع می‌شود.

سؤال: چطور می‌شود برنامه‌ای را که تنظیمات پروکسی ندارد، پروکسی خور کرد؟!

روشی که با سطح دسترسی معمولی و بدون نیاز به درایورهای خاص بررسی پکت‌های TCP و UDP سیستم و همچنین توسط دات نت فریم ورک قابل استفاده باشد، استفاده از کتابخانه‌ی معظم FiddlerCore است. برنامه‌ی Fiddler توسط یکی از کارکنان سابق مایکروسافتو عضو پیشین تیم IE تهیه شده‌است. کار اصلی این برنامه، دیباگ درخواست‌های HTTP/HTTPS، FTP و امثال آن است. هسته‌ی اصلی آن نیز به صورت یک کتابخانه‌ی مجزا به نام FiddlerCore در اختیار برنامه نویس‌های دات نت است. این برنامه اخیرا توسط شرکت تلریکپشتیبانی و تملک شده‌است.
کتابخانه‌ی FiddlerCore و برنامه‌ی Fiddler را از اینجامی‌توانید دریافت کنید. (اگر سایت آن باز نمی‌شود به این علت است که هاستینگ شرکت تلریک IP‌های ایرانی را بسته است)


اسکلت اصلی یک برنامه‌ی مبتنی بر FiddlerCore

using System;
using System.Net;
using System.Threading;
using Fiddler;
using System.Net.Security;

namespace FiddlerTest
{
    class Program
    {
        static void beforeRequest(Session oSession)
        {
        }

        static void Main(string[] args)
        {
            try
            {
                startFiddlerApplication();

                Console.WriteLine("FiddlerCore started on port " + FiddlerApplication.oProxy.ListenPort);
                Console.WriteLine("Press any key to exit");
                Console.ReadKey();
            }
            finally
            {
                shutdownFiddlerApplication();
            }
        }

        static void onLogString(object sender, LogEventArgs e)
        {
            Console.WriteLine("** LogString: " + e.LogString);
        }

        static void onNotification(object sender, NotificationEventArgs e)
        {
            Console.WriteLine("** NotifyUser: " + e.NotifyString);
        }

        static void onValidateServerCertificate(object sender, ValidateServerCertificateEventArgs e)
        {
            if (SslPolicyErrors.None == e.CertificatePolicyErrors)
                return;

            Console.WriteLine("invalid certificate: {0}", e.ServerCertificate.Subject);

            e.ValidityState = CertificateValidity.ForceValid;
        }

        static void shutdownFiddlerApplication()
        {
            FiddlerApplication.OnNotification -= onNotification;
            FiddlerApplication.Log.OnLogString -= onLogString;
            FiddlerApplication.BeforeRequest -= beforeRequest;
            FiddlerApplication.OnValidateServerCertificate -= onValidateServerCertificate;

            FiddlerApplication.oProxy.Detach();
            FiddlerApplication.Shutdown();

            Thread.Sleep(500);
        }

        private static void startFiddlerApplication()
        {
            FiddlerApplication.OnNotification += onNotification;
            FiddlerApplication.Log.OnLogString += onLogString;
            FiddlerApplication.BeforeRequest += beforeRequest;
            FiddlerApplication.OnValidateServerCertificate += onValidateServerCertificate;

            FiddlerApplication.Startup(5656,
                FiddlerCoreStartupFlags.RegisterAsSystemProxy |
                FiddlerCoreStartupFlags.MonitorAllConnections |
                FiddlerCoreStartupFlags.CaptureFTP); // proxy server on 5656
        }
    }
}
اسکلت کلی یک برنامه‌ی مبتنی بر FiddlerCore را در اینجامشاهده می‌کنید. در متد startFiddlerApplication کار برپایی پروکسی آن صورت می‌گیرد. همچنین یک سری Callback نیز در اینجا قابل تنظیم هستند. برای مثال پیام‌ها و اخطارهای داخلی FiddlerCore را می‌توان دریافت کرد و یا توسط روال رخدادگردان BeforeRequest می‌توان کار تحت کنترل قرار دادن یک درخواست را انجام داد. به همین جهت است که به این برنامه و کتابخانه، Web debugger نیز گفته می‌شود. متد BeforeRequest دقیقا جایی است که می‌توانید روی یک درخواست صادر شده توسط مرورگر، break point قرار دهید.
در متد FiddlerApplication.Startup روی پورتی مشخص، کار تنظیم پروکسی فیدلر انجام می‌شود. سپس مشخص می‌کنیم که چه مواردی را باید تحت نظر قرار دهد. با تنظیمات RegisterAsSystemProxy و MonitorAllConnections فیدلر قادر خواهد بود ترافیک وب اکثر برنامه‌های ویندوزی را مونیتور و دیباگ کند.
در متد shutdownFiddlerApplication نیز روال‌های رخدادگردان، آزاد شده و پروکسی آن خاموش می‌شود.


هدایت درخواست‌های وب کلیه‌ی برنامه‌ها به یک پروکسی مشخص

static void beforeRequest(Session oSession)
{
  //send each request to the next proxy
  oSession["X-OverrideGateway"] = "socks=" + IPAddress.Loopback + ":" + 2002; //socks on 2002
}
در اینجا شیء oSession، حاوی اطلاعات کامل درخواست در حال بررسی است. توسط آن می‌توان با استفاده از تنظیم خاصی به نام X-OverrideGateway، به فیدلر اعلام کرد که درخواست رسیده را به پروکسی سرور دیگری منتقل کن. تنها کاری که باید صورت گیرد ذکر IP و پورت این پروکسی سرور است. اگر نوع آن سرور، ساکس باشد به ابتدای رشته یاد شده باید یک =socks، نیز اضافه شود.


هدایت درخواست‌های تنها یک برنامه‌ی خاص به یک پروکسی مشخص

در متد beforeRequest، متغیر oSession.LocalProcessID مشخص کننده‌ی مقدار PID پروسه‌ای است که درخواست وب آن در حال بررسی است. برای بدست آوردن این PIDها در دات نت می‌توان از متد Process.GetProcessesاستفاده کرد. Id هر پروسه، همان LocalProcessID فیدلر است. بر این اساس می‌توان تنها یک پروسه‌ی مشخص را تحت نظر قرار داد و نه کل سیستم را.

کاربردها
- فرض کنید برنامه‌ای تنظیمات پروکسی ندارد. با استفاده از روش فوق می‌توان برای آن پروکسی تعریف کرد.
- فرض کنید برنامه‌ای تنظیمات HTTP پروکسی دارد، اما پروکسی سرور شما از نوع ساکس است و نمی‌توان از این پروکسی سرور در برنامه‌ی مورد نظر استفاده کرد. X-OverrideGateway ذکر شده با هر دو نوع پروکسی‌های HTTP و Socks کار می‌کند.


اگر علاقمند به مطالعه‌ی اطلاعات بیشتری در مورد این کتابخانه هستید، کتاب 316 صفحه‌ای Debugging with Fiddlerنویسنده‌ی اصلی آن، Eric Lawrence توصیه می‌شود.


معرفی برنامه‌ی Process Proxifier

اگر اطلاعات فوق را کنار هم قرار دهیم و یک GUI نیز برای آن طراحی کنیم، به برنامه‌ی Process Proxifier خواهیم رسید:


کار کردن با آن نیز بسیار ساده‌است. در قسمت تنظیمات پیش فرض برنامه، آدرس IP و پورت پروکسی سرور خود را وارد کنید. نوع آن‌را نیز مشخص نمائید که Socks است یا از نوع HTTP Proxy.
سپس در لیست پروسه‌ها، مواردی را که لازم است از این پروکسی عبور کنند تیک بزنید. در اینجا می‌شود یا از تنظیمات پیش فرض استفاده کرد، یا می‌توان به ازای هر پروسه، از یک پروکسی مجزا با تنظیماتی که ذکر می‌کنید، کمک گرفت. اگر صرفا یک پروسه را انتخاب کنید و اطلاعاتی را وارد ننمائید، از اطلاعات پروکسی پیش فرض استفاده خواهد شد.

دریافت سورس + باینری
ProcessProxifier_V1.0.rar

‫انقیاد RadioButtonها در WPF به یک Enum

$
0
0
فرض کنید قصد دارید برای انتخاب بین چند گزینه‌ی محدود، از RadioButtonها بجای سایر کنترل‌های موجود استفاده کنید. این گزینه‌ها نیز توسط یک Enum تعریف شده‌اند. اکنون نیاز است گزینه‌های مختلف این Enum را به RadioButtonهای تعریف شده Bind کنیم.
تعریف Enum برنامه به صورت زیر است:
namespace WpfBindRadioButtonToEnum.Models
{
    public enum Gender
    {
        Female,
        Male
    }
}
در ادامه با توجه به اینکه RadioButtonها با خاصیت IsChecked از نوع bool کار می‌کنند، نیاز است بتوانیم گزینه‌های Enum را به bool و یا برعکس تبدیل کنیم. برای این منظور از تبدیلگر EnumBooleanConverter ذیل می‌توان استفاده کرد:
using System;
using System.Globalization;
using System.Windows;
using System.Windows.Data;

namespace WpfBindRadioButtonToEnum.Converters
{
    public class EnumBooleanConverter : IValueConverter
    {
        public object Convert(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            if (Enum.IsDefined(value.GetType(), value) == false)
                return DependencyProperty.UnsetValue;

            return Enum.Parse(value.GetType(), parameter.ToString()).Equals(value);
        }

        public object ConvertBack(object value, Type targetType, object parameter, CultureInfo culture)
        {
            return Enum.Parse(targetType, parameter.ToString());
        }
    }
}
پیش‌فرض تبدیلگر تهیه شده بر این است که مقدار ثابت Enum را از طریق سومین پارامتر، یعنی ConverterParameter تنظیم شده در حین عملیات Binding، دریافت می‌کند. پارامتر value مقداری است که از طریق Binding خاصیت IsChecked دریافت خواهد شد.

اکنون اگر ViewModel برنامه به شکل زیر باشد که GenderValue را در اختیار View قرار می‌دهد:
using System.ComponentModel;
using WpfBindRadioButtonToEnum.Models;

namespace WpfBindRadioButtonToEnum.ViewModels
{
    public class MainWindowViewModel : INotifyPropertyChanged
    {
        Gender _genderValue;
        public Gender GenderValue
        {
            get { return _genderValue; }
            set
            {
                _genderValue = value;
                notifyPropertyChanged("GenderValue");
            }
        }




        #region INotifyPropertyChanged Members
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;
        private void notifyPropertyChanged(string propertyName)
        {
            if (PropertyChanged != null)
            {
                PropertyChanged(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
            }
        }
        #endregion
    }
}
View متناظری که از آن و همچنین Enum و تبدیلگر تهیه شده استفاده می‌کند، به شرح ذیل خواهد بود:
<Window x:Class="WpfBindRadioButtonToEnum.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:VM="clr-namespace:WpfBindRadioButtonToEnum.ViewModels"
        xmlns:C="clr-namespace:WpfBindRadioButtonToEnum.Converters"        
        xmlns:Models="clr-namespace:WpfBindRadioButtonToEnum.Models"
        Title="MainWindow" Height="350" Width="525"><Window.Resources><VM:MainWindowViewModel x:Key="VMainWindowViewModel" /><C:EnumBooleanConverter x:Key="CEnumBooleanConverter" /></Window.Resources><StackPanel DataContext="{Binding Source={StaticResource VMainWindowViewModel}}"><TextBlock Text="Gender" Margin="3" /><RadioButton Content="{x:Static Models:Gender.Male}" 
                     IsChecked="{Binding GenderValue, Mode=TwoWay, UpdateSourceTrigger=PropertyChanged, 
                                Converter={StaticResource CEnumBooleanConverter}, 
                                ConverterParameter={x:Static Models:Gender.Male}}"
                     Margin="3" GroupName="G1" /><RadioButton Content="{x:Static Models:Gender.Female}" 
                     IsChecked="{Binding GenderValue, Mode=TwoWay, UpdateSourceTrigger=PropertyChanged, 
                                Converter={StaticResource CEnumBooleanConverter}, 
                                ConverterParameter={x:Static Models:Gender.Female}}" 
                     Margin="3" GroupName="G1" /></StackPanel></Window>
در این View از یک markup extension به نام x:Staticبرای دسترسی به فیلدهای ثابت برنامه کمک گرفته شده‌است. از x:Static در ConverterParameter و همچنین Content می‌توان استفاده کرد. برای دسترسی به Enum تعریف شده در برنامه، فضای نام آن توسط xmlns:Models در ابتدای کار تعریف گردیده‌است.
در اینجا EnumBooleanConverter تهیه شده، کار تبدیل مقدار true و false دریافتی از IsChecked را به معادل Enum آن و برعکس، انجام می‌دهد.

به صورت خلاصه:ابتدا تبدیلگر EnumBooleanConverter باید اضافه شود. سپس به ازای هر گزینه‌ی Enum، یک RadioButton در صفحه قرار می‌گیرد که ConverterParameter خاصیت IsChecked آن مساوی است با یکی از گزینه‌های Enum متناظر.

‫یکی کردن اسمبلی‌های یک پروژه‌ی WPF

$
0
0
فرض کنید پروژه‌ی WPF شما از چندین پروژه‌ی ‍Class library و اسمبلی‌های جانبی دیگر، تشکیل شده‌است. اکنون نیاز است جهت سهولت توزیع آن، تمام این فایل‌ها را با هم یکی کرده و تبدیل به یک فایل EXE نهایی کنیم. مایکروسافت ابزاری را به نام ILMerge، برای یک چنین کارهایی تدارک دیده‌است؛ اما این برنامه با WPF سازگار نیست. در ادامه قصد داریم اسمبلی‌های جانبی را تبدیل به منابع مدفون شده در فایل EXE برنامه کرده و سپس آن‌ها را در اولین بار اجرای برنامه، به صورت خودکار بارگذاری و در برنامه مورد استفاده قرار دهیم.

یک مثال جهت بازتولید کدهای این مطلب
الف) یک پروژه‌ی WPF جدید را به نام MergeAssembliesIntoWPF ایجاد کنید.
ب) یک پروژه‌ی Class library جدید را به نام MergeAssembliesIntoWPF.ViewModels به این Solution اضافه کنید. از آن برای تعریف ViewModelهای برنامه استفاده خواهیم کرد.
برای نمونه کلاس ذیل را به آن اضافه کنید:
namespace MergeAssembliesIntoWPF.ViewModels
{
    public class ViewModel1
    {
        public string Data { set; get; }

        public ViewModel1()
        {
            Data = "Test";
        }
    }
}
ج) یک پروژه‌ی WPF User control library را نیز به نام MergeAssembliesIntoWPF.Shell به این Solution اضافه کنید. از آن برای تعریف Viewهای برنامه کمک خواهیم گرفت.
به این پروژه ارجاعی را به اسمبلی قسمت (ب) اضافه نموده و برای نمونه User control ذیل را به نام View1.xaml به آن اضافه نمائید:
<UserControl x:Class="MergeAssembliesIntoWPF.Shell.View1"
             xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
             xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
             xmlns:mc="http://schemas.openxmlformats.org/markup-compatibility/2006" 
             xmlns:d="http://schemas.microsoft.com/expression/blend/2008" 
             mc:Ignorable="d" 
             xmlns:VM="clr-namespace:MergeAssembliesIntoWPF.ViewModels;assembly=MergeAssembliesIntoWPF.ViewModels"
             d:DesignHeight="300" d:DesignWidth="300"><UserControl.Resources><VM:ViewModel1 x:Key="ViewModel1" /></UserControl.Resources><Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource ViewModel1}}"><TextBlock Text="{Binding Data}" /></Grid></UserControl>
در پروژه اصلی Solution (قسمت الف)، ارجاعاتی را به دو اسمبلی قسمت‌های ب و ج اضافه کنید. سپس MainWindow.xaml آن‌را به نحو ذیل تغییر داده و برنامه را اجرا کنید:
<Window x:Class="MergeAssembliesIntoWPF.MainWindow"
        xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation"
        xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml"
        xmlns:V="clr-namespace:MergeAssembliesIntoWPF.Shell;assembly=MergeAssembliesIntoWPF.Shell"
        Title="MainWindow" Height="350" Width="525"><Window.Resources><V:View1 x:Key="View1" /></Window.Resources><Grid><V:View1 /></Grid></Window>
تا اینجا باید متن Test در پنجره اصلی برنامه ظاهر شود.


ب) مدفون کردن خودکار اسمبلی‌های جانبی برنامه در فایل EXE آن
فایل csproj پروژه اصلی را خارج از VS.NET باز کنید. در انتهای آن سطر ذیل قابل مشاهده است:
<Import Project="$(MSBuildToolsPath)\Microsoft.CSharp.targets" />
پس از این سطر، چند سطر ذیل را اضافه کنید:
<Target Name="AfterResolveReferences"><ItemGroup><EmbeddedResource Include="@(ReferenceCopyLocalPaths)" Condition="'%(ReferenceCopyLocalPaths.Extension)' == '.dll'"><LogicalName>%(ReferenceCopyLocalPaths.DestinationSubDirectory)%(ReferenceCopyLocalPaths.Filename)%(ReferenceCopyLocalPaths.Extension)</LogicalName></EmbeddedResource></ItemGroup></Target>
این task جدید MSBuildسبب خواهد شد تا با هر بار Build برنامه، اسمبلی‌هایی که در ارجاعات برنامه دارای خاصیت Copy local مساوی true هستند، به صورت خودکار به صورت یک resource جدید در فایل exe برنامه مدفون شوند. عموما ارجاعاتی که دستی اضافه می‌شوند، مانند دو اسمبلی یاد شده در ابتدای بحث، دارای خاصیت Copy local=true نیز هستند.
پس از این تغییر نیاز است یکبار پروژه را بسته و مجددا باز کنید. اکنون پروژه را build کنید و جهت اطمینان بیشتر آن‌را برای مثال توسط ILSpy مورد بررسی قرار دهید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، دو اسمبلی مورد استفاده در برنامه به صورت خودکار در قسمت منابع فایل EXE مدفون شده‌اند.
اگر به مسیر LogicalName تنظیمات فوق دقت کنید، DestinationSubDirectory نیز ذکر شده‌است. علت این است که بسیاری از اسمبلی‌های بومی سازی شده WPF با نام‌هایی یکسان اما در پوشه‌هایی مانند fa، fr و امثال آن ذخیره می‌شوند. به همین جهت نیاز است بین این‌ها تمایز قائل شد.


ج) بارگذاری خودکار اسمبلی‌ها در AppDomain برنامه

تا اینجا اسمبلی‌های جانبی را در فایل EXE مدفون کرده‌ایم. اکنون نوبت به بارگذاری آن‌ها در AppDomain برنامه است. برای اینکار نیاز است تا روال رخدادگردان AppDomain.CurrentDomain.AssemblyResolve را تحت نظر قرار دادهو اسمبلی‌هایی را که برنامه درخواست می‌کند، در همینجا از منابع خوانده و به AppDomain اضافه کرد.
انجام اینکار در برنامه‌های WinForms ساده‌است. فقط کافی است به متد Program.Main برنامه مراجعه کرده و تعریف یاد شده را به ابتدای متد Main اضافه کرد. اما در WPF هرچند فایل App.xaml.cs به نظر نقطه‌ی آغازین برنامه است، اما در واقع اینطور نیست. برای نمونه، پوشه‌ی obj\Debug برنامه را گشوده و فایل App.g.i.cs آن‌را بررسی کنید. در اینجا می‌توانید همان رویه شبیه به برنامه‌های WinForm را در متد Program.Main آن، مشاهده کنید. بنابراین نیاز است کنترل این مساله را راسا در دست بگیریم:
using System;
using System.Globalization;
using System.Reflection;

namespace MergeAssembliesIntoWPF
{
    public class Program
    {
        [STAThreadAttribute]
        public static void Main()
        {
            AppDomain.CurrentDomain.AssemblyResolve += OnResolveAssembly;
            App.Main();
        }

        private static Assembly OnResolveAssembly(object sender, ResolveEventArgs args)
        {
            var executingAssembly = Assembly.GetExecutingAssembly();
            var assemblyName = new AssemblyName(args.Name);

            var path = assemblyName.Name + ".dll";
            if (assemblyName.CultureInfo.Equals(CultureInfo.InvariantCulture) == false)
            {
                path = String.Format(@"{0}\{1}", assemblyName.CultureInfo, path);
            }

            using (var stream = executingAssembly.GetManifestResourceStream(path))
            {
                if (stream == null)
                    return null;

                var assemblyRawBytes = new byte[stream.Length];
                stream.Read(assemblyRawBytes, 0, assemblyRawBytes.Length);
                return Assembly.Load(assemblyRawBytes);
            }
        }
    }
}
کلاس Program را با تعاریف فوق به پروژه خود اضافه نمائید. در اینجا Program.Main مورد نیاز خود را تدارک دیده‌ایم. کار آن مدیریت روال رخدادگردان AppDomain.CurrentDomain.AssemblyResolve برنامه پیش از شروع به هر کاری است. در روال رخداد گردان OnResolveAssembly، برنامه اعلام می‌کند که به چه اسمبلی خاصی نیاز دارد. ما آن‌را از قسمت منابع خوانده و سپس توسط متد Assembly.Load آن‌را در AppDomain برنامه بارگذاری می‌کنیم.
پس از اینکه کلاس فوق را اضافه کردید، نیاز است کلاس Program اضافه شده را به عنوان Startup object برنامه نیز معرفی کنید:

انجام اینکار ضروری است؛ در غیراینصورت با متد Main موجود در فایل App.g.i.cs تداخل می‌کند.
اکنون برای آزمایش برنامه، یکبار آن‌را Build کرده و بجز فایل Exe، مابقی فایل‌های موجود در پوشه‌ی bin را حذف کنید. سپس برنامه را خارج از VS.NET اجرا کنید. کار می‌کند!
MergeAssembliesIntoWPF.zip
 

‫بازنویسی ساده‌تر پیش فرض‌های EF Code first در نگارش 6 آن

$
0
0
فرض کنید مطابق اصول نامگذاری که تعیین کرده‌اید، تمام جداول بانک اطلاعاتی شما باید با پیشوند tbl شروع شوند. برای انجام اینکار در نگارش‌های قبلی EF Code first می‌بایستی از ویژگی Table جهت مزین کردن تمامی کلاس‌ها استفاده می‌شد و یا به ازای تک تک موجودیت‌ها، یک کلاس تنظیمات ویژه را افزود و سپس از متد ToTable برای تعیین نامی جدید، استفاده می‌شد. در EF 6 امکان بازنویسی ساده‌تر پیش فرض‌های تعیین نام جداول، طول فیلدها و غیره، پیش بینی شده‌اندکه در ادامه تعدادی از آن‌ها را مرور خواهیم کرد.


تعیین پیشوندی برای نام کلیه‌ی جداول بانک اطلاعاتی

اگر نیاز باشد تا به تمامی جداول تهیه شده، بر اساس نام کلاس‌های مدل‌های برنامه، یک پیشوند tbl اضافه شود، می‌توان با بازنویسی متد OnModelCreating کلاس Context برنامه شروع کرد:
        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            // TableNameConvention
            modelBuilder.Types()
                        .Configure(entity => entity.ToTable("tbl" + entity.ClrType.Name));                        

            base.OnModelCreating(modelBuilder);
        }
سپس متد modelBuilder.Types، کلیه موجودیت‌های برنامه را در اختیار قرار داده و در ادامه می‌توان برای مثال از متد ToTable، برای تعیین نامی جدید به ازای کلیه کلاس‌های مدل‌های برنامه استفاده کرد.


تعیین نام دیگری برای کلید اصلی کلیه‌ی جداول برنامه

فرض کنید نیاز است کلیه PKها، با پیشوند نام جدول جاری در بانک اطلاعاتی تشکیل شوند. یعنی اگر نام PK مساوی Id است و نام جدول Menu، نام کلید اصلی نهایی تشکیل شده در بانک اطلاعاتی باید MenuId باشد و نه Id.
        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            // PrimaryKeyNameConvention
            modelBuilder.Properties()
                        .Where(p => p.Name == "Id")
                        .Configure(p => p.IsKey().HasColumnName(p.ClrPropertyInfo.ReflectedType.Name + "Id"));

            base.OnModelCreating(modelBuilder);
        }
این مورد نیز با بازنویسی متد OnModelCreating کلاس Context و سپس استفاده از متد modelBuilder.Properties برای دسترسی به کلیه خواص در حال نگاشت، قابل انجام است. در اینجا کلیه خواصی که نام Id دارند، توسط متد IsKey تبدیل به PK شده و سپس به کمک متد HasColumnName، نام دلخواه جدیدی را خواهند یافت.


تعیین حداکثر طول کلیه فیلدهای رشته‌ای تمامی جداول بانک اطلاعاتی

اگر نیاز باشد تا پیش فرض MaxLength تمام خواص رشته‌ای را تغییر داد، می‌توان از پیاده سازی اینترفیس جدید IStoreModelConvention کمک گرفت:
    public class StringConventions : IStoreModelConvention<EdmProperty>
    {
        public void Apply(EdmProperty property, DbModel model)
        {
            if (property.PrimitiveType.PrimitiveTypeKind == PrimitiveTypeKind.String)
            {
                property.MaxLength = 450;
            }
        }
    }
در اینجا MaxLength کلیه خواص رشته‌ای در حال نگاشت به بانک اطلاعاتی، به 450 تنظیم می‌شود. سپس برای معرفی آن به برنامه خواهیم داشت:
        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Conventions.Add<StringConventions>();
            base.OnModelCreating(modelBuilder);
        }
توسط متد modelBuilder.Conventions.Add، می‌توان قراردادهای جدید سفارشی را به برنامه افزود.


نظم بخشیدن به تعاریف قراردادهای پیش فرض

اگر علاقمند نیستید که کلاس Context برنامه را شلوغ کنید، می‌توان با ارث بری از کلاس پایه Convention، قراردادهای جدید را تعریف و سپس  توسط متد modelBuilder.Conventions.Add، کلاس نهایی تهیه شده را به برنامه معرفی کرد.
    public class MyConventions : Convention
    {
        public MyConventions()
        {
            // PrimaryKeyNameConvention
            this.Properties()
                .Where(p => p.Name == "Id")
                .Configure(p => p.IsKey().HasColumnName(p.ClrPropertyInfo.ReflectedType.Name + "Id"));

            // TableNameConvention
            this.Types()
                .Configure(entity => entity.ToTable("tbl" + entity.ClrType.Name));
        }
    }


مثال‌های بیشتر
اگر به مستندات EF 6 مراجعه کنید، مثال‌های بیشتری را در مورد بکارگیری اینترفیس IStoreModelConvention و یا بازنویسی قراردادهای موجود، خواهید یافت.

‫مدیریت AccessViolationException در برنامه‌های دات نت 4 به بعد

$
0
0
فرض کنید که از یک برنامه‌ی native ویندوز برای تهیه تصاویر سایت‌ها در یک برنامه‌ی وب استفاده می‌کنید و صبح که به سایت سر زده‌اید پیام در دسترس نبودن سایت قابل مشاهده است. مشکل از کجا است؟!

یک مثال ساده

using System;

namespace AccessViolationExceptionSample
{
    class Program
    {
        private static unsafe void AccessViolation()
        {
            byte b = *(byte*)(8762765876);
        }

        static void Main(string[] args)
        {
            try
            {
                AccessViolation();
            }
            catch (Exception ex)
            {
                Console.WriteLine(ex);
            }

            Console.WriteLine("Press a key...");
            Console.ReadKey();
        }
    }
}
برنامه‌ی کنسول فوق را پس از فعال سازی Allow unsafe code در قسمت تنظیمات پروژه، کامپایل کرده و سپس آن‌را خارج از VS.NET اجرا کنید. احتمالا انتظار دارید که قسمت catch این کد حداقل اجرا شود و سپس سطر «کلیدی را فشار دهید» ظاهر گردد. اما ... خیر! کل پروسه کرش کرده و هیچ پیام خطایی را دریافت نخواهید کرد. اگر به لاگ‌های ویندوز مراجعه کنید پیام زیر قابل مشاهده است:
 System.AccessViolationException.  Attempted to read or write protected memory.
 This is often an indication that other memory is corrupt.
و این نوع مسایل هنگام کار با کتابخانه‌های C و ++C زیاد ممکن است رخ دهند. نمونه‌ی آن استفاده از WebControl دات نت است یا هر برنامه‌ی native دیگری. در این حالت اگر برنامه‌ی شما یک برنامه‌ی وب باشد، عملا سایت از کار افتاده‌است. به عبارتی پروسه‌ی ویندوزی آن کرش کرده و بلافاصله از طرف ویندوز خاتمه یافته است.


چرا قسمت catch اجرا نشد؟

از دات نت 4 به بعد، زمانیکه دسترسی غیرمجازی به حافظه صورت گیرد، برای مثال دسترسی به یک pointer آزاد شده، استثنای حاصل، توسط برنامه catch نشده و اجازه داده می‌شود تا برنامه کلا کرش کند. به این نوع استثناءها Corrupted State Exceptions یا CSE گفته می‌شود. اگر نیاز به مدیریت آن‌ها توسط برنامه باشد، باید به یکی از دو طریق زیر عمل کرد:
الف) از ویژگی HandleProcessCorruptedStateExceptionsبر روی متد فراخوان کتابخانه‌ی native باید استفاده شود. برای مثال در کدهای فوق خواهیم داشت:
   [HandleProcessCorruptedStateExceptions]
  static void Main(string[] args)
  {
ب) و یا فایل کانفیگ برنامه را ویرایش کرده و چند سطر ذیلرا به آن اضافه کنید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?><configuration><runtime><legacyCorruptedStateExceptionsPolicy enabled="true" /></runtime></configuration>
در این حالت مدیریت اینگونه خطاها در کل برنامه همانند برنامه‌های تا دات نت 3.5 خواهد شد.

‫استفاده از Awesomium.NET در برنامه‌های وب

$
0
0
برای تهیه تصاویر سایت‌های معرفی شده در قسمت اشتراک‌های سایت، پیشتر از کنترل WebBrowser دات نت که در پشت صحنه از امکانات IE کمک می‌گیرد، استفاده می‌کردم. بسیار ناپایدار است؛ به روز رسانی مشکلی داشته و وابسته است به سیستم عامل جاری سیستم. برای مثال مرتبا برای تهیه تصاویر بند انگشتی (Thumbnails) سایت‌های تهیه شده با بوت استرپ کرش می‌کرد و این کرش چون از نوع unmaged codeاست، عملا پروسه IIS وب سایت را از کار می‌انداخت و در این حالت سایت تا ری‌استارت بعدی IIS در دسترس نبود. برای حل این مشکل و بهبود کیفیت تصاویر تهیه شده، از پروژه Awesomiumکه در حقیقت مرورگر کروم را جهت استفاده در انواع و اقسام زبان‌های برنامه نویسی محصور می‌کند، کمک گرفته شد؛ که شرح آن‌را در ادامه ملاحظه خواهید کرد.


دریافت و نصب Awesomium

پروژه Awesomium دارای یک SDK است که از اینجا قابل دریافتمی‌باشد. بعد از نصب آن در مسیر Awesomium SDK\1.7.3.0\wrappers\Awesomium.NET\Assemblies\Packed می‌توانید محصور کننده‌ی دات نتی آن‌را مشاهده کنید. منظور از Packed در اینجا، استفاده از DLLهای فشرده شده‌ی native آن است که در مسیر Awesomium SDK\1.7.3.0\build\bin\packed کپی شده‌اند. بنابراین برای توزیع این نوع برنامه‌ها نیاز است اسمبلی دات نتی Awesomium.Core.dll به همراه دو فایل بومی icudt.dll و awesomium.dll ارائه شوند.


تهیه تصاویر سایت‌ها به کمک Awesomium.NET

پس از نصب Awesomium اگر به مسیر Documents\Awesomium SDK Samples\1.7.3.0\Awesomium.NET\Samples\Core\CSharp\BasicSample مراجعه کنید، مثالی را در مورد تهیه تصاویر سایت‌ها به کمک Awesomium.NET، مشاهده خواهید کرد. خلاصه‌ی آن چند سطر ذیل است:
            try
            {
                using (WebSession mywebsession = WebCore.CreateWebSession(
new WebPreferences() { CustomCSS = "::-webkit-scrollbar { visibility: hidden; }" }))
                {
                    using (var view = WebCore.CreateWebView(1240, 1000, mywebsession))
                    {
                        view.Source = new Uri("https://site.com/");

                        bool finishedLoading = false;
                        view.LoadingFrameComplete += (s, e) =>
                        {
                            if (e.IsMainFrame)
                                finishedLoading = true;
                        };

                        while (!finishedLoading)
                        {
                            Thread.Sleep(100);
                            WebCore.Update();
                        }

                        using (var surface = (BitmapSurface)view.Surface)
                        {
                            surface.SaveToJPEG("result.jpg");
                        }
                    }
                }
            }
            finally
            {
                WebCore.Shutdown();
            }
کار با ایجاد یک WebSession شروع می‌شود. سپس با مقدار دهی CustomCSS، اسکرول بار صفحات را جهت تهیه تصاویری بهتر مخفی می‌کنیم. سپس یک WebView آغاز شده و منبع آن به Url مدنظر تنظیم می‌شود. در ادامه باید اندکی صبر کنیم تا بارگذاری سایت خاتمه یافته و نهایتا می‌توانیم سطح این View را به صورت یک تصویر ذخیره کنیم.


مشکل! این روش در برنامه‌های ASP.NET کار نمی‌کند!

مثال همراه آن یک مثال کنسول ویندوزی است و به خوبی کار می‌کند؛ اما در برنامه‌های وب پس از چند روز سعی و خطا مشخص شد که:
الف) WebCore.Shutdown فقط باید در پایان کار یک برنامه فراخوانی شود. یعنی اصلا نیازی نیست تا در برنامه‌های وب فراخوانی شود.
 System.InvalidOperationException: You are attempting to re-initialize the WebCore.
The WebCore must only be initialized once per process and must be shut down only when the process exits.
ب) Awesomium فقط در یک ترد کار می‌کند. به این معنا که اگر کدهای فوق را در یک صفحه‌ی وب فراخوانی کنید، بار اول کار خواهد کرد. بار دوم برنامه کرش می‌کند؛ با این پیغام خطا:
 System.AccessViolationException: Attempted to read or write protected memory.
This is often an indication that other memory is corrupt. at Awesomium.Core.NativeMethods.WebCore_CreateWebView_1(HandleRef jarg1, Int32 jarg2, Int32 jarg3, HandleRef jarg4)
چون هر صفحه‌ی وب در یک ترد مجزا اجرا می‌شود، عملا استفاده‌ی مستقیم از Awesomium در آن ممکن نیست.
خطای فوق هم از آن نوع خطاهایی است که پروسه‌ی IIS را درجا خاموش می‌کند.


استفاده از Awesomium در یک ترد پس زمینه

راه حلی که نهایتا پاسخ داد و به خوبی و پایدار کار می‌کند، شامل ایجاد یک ترد مجزای Awesomium در زمان آغاز برنامه‌ی وب و زنده نگه داشتن آن تا زمان پایان کار برنامه است.
using System;
using System.Collections.Concurrent;
using System.IO;
using System.Threading;
using System.Web;
using Awesomium.Core;

namespace AwesomiumWebModule
{
    public class AwesomiumModule : IHttpModule
    {
        private static readonly Thread WorkerThread = new Thread(awesomiumWorker);
        private static readonly ConcurrentQueue<AwesomiumRequest> TaskQueue = new ConcurrentQueue<AwesomiumRequest>();
        private static bool _isRunning = true;

        static AwesomiumModule()
        {
            WorkerThread.Start();
        }       

        private static void awesomiumWorker()
        {
            while (_isRunning)
            {
                if (TaskQueue.Count != 0)
                {
                    AwesomiumRequest outRequest;
                    if (TaskQueue.TryDequeue(out outRequest))
                    {
                        var img = AwesomiumThumbnail.FetchWebPageThumbnail(outRequest);
                        File.WriteAllBytes(outRequest.SavePath, img);
                        Thread.Sleep(500);
                    }
                }
                Thread.Sleep(5);
            }
        }

        public void Dispose()
        {
            _isRunning = false;
            WebCore.Shutdown();
        }

        public void Init(HttpApplication context)
        {
            context.EndRequest += endRequest;
        }

        static void endRequest(object sender, EventArgs e)
        {
            var url = HttpContext.Current.Items[Constants.AwesomiumRequest] as AwesomiumRequest;
            if (url!=null)
            {
                TaskQueue.Enqueue(url);
            }
        }
    }
}
در اینجا اگر در برنامه‌های وب فرم، از طریق HttpContext.Current.Items.Add و یا در برنامه‌های MVC به کمک this.HttpContext.Items.Add یک آیتم جدید، با کلید Constants.AwesomiumRequest و از نوع کلاس AwesomiumRequest دریافت گردد، مقدار آن به یک ConcurrentQueue اضافه خواهد شد. این صف در یک ترد مجزا مدام در حال بررسی است. اگر مقداری به آن اضافه شده‌است، از صف خارج شده و پردازش خواهد شد.
نمونه‌ی استفاده از آن، در سمت یک برنامه‌ی وب نیز به صورت زیر است. ابتدا ماژول تهیه شده باید در برنامه ثبت شود:
<?xml version="1.0"?><configuration><system.web><compilation debug="true" targetFramework="4.0" /><httpModules><add name="AwesomiumWebModule" type="AwesomiumWebModule.AwesomiumModule"/></httpModules></system.web><system.webServer><validation validateIntegratedModeConfiguration="false"/><modules><add name="AwesomiumWebModule" type="AwesomiumWebModule.AwesomiumModule"/></modules></system.webServer></configuration>
سپس باید تنها مدیریت  HttpContext.Current.Items در سمت برنامه صورت گیرد:
        protected void btnStart_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            var host = new Uri(txtUrl.Text).Host;
            HttpContext.Current.Items.Add(Constants.AwesomiumRequest, new AwesomiumRequest
            {
                Url = txtUrl.Text,
                SavePath = Path.Combine(HttpRuntime.AppDomainAppPath, "App_Data\\Thumbnails\\" + host + ".jpg"),
                TempDir = Path.Combine(HttpRuntime.AppDomainAppPath, "App_Data\\Temp")
            });
            lblInfo.Text = "Please wait. Your request will be served shortly.";
        }
در اینجا کاربر درخواست خود را در صف قرار می‌دهد. پس از مدتی کار آن در WorkerThread ماژول تهیه شده انجام گردیده و تصویر نهایی تهیه می‌شود.
Url، آدرس وب سایتی است که می‌خواهید تصویر آن تهیه شود. SavePath مسیر کامل فایل jpg نهایی است که قرار است دریافت و ذخیره گردد. TempDir محل ذخیره سازی فایل‌های موقتی Awesomium است. Awesomium یک سری کوکی، تصاویر و فایل‌های هر سایت را به این ترتیب کش کرده و در دفعات بعدی سریعتر عمل می‌کند.

پروژه‌ی کامل آن‌را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
AwesomiumWebApplication_V1.0.zip
 

‫دسترسی به Collectionها در یک ترد دیگر در WPF

$
0
0
اگر در WPF سعی کنیم آیتمی را به مجموعه اعضای یک Collection مانند یک List یا ObservableCollection از طریق تردی دیگر اضافه کنیم، با خطای ذیل متوقف خواهیم شد:
 This type of CollectionView does not support changes to its SourceCollection
from a thread different from the Dispatcher thread
راه حلی که برای آن تا دات نت 4 در اکثر سایت‌ها توصیه می‌شد به نحو ذیل است:
Adding to an ObservableCollection from a background thread


مشکل!
اگر همین برنامه را که برای دات نت 4 کامپایل شده‌است، بر روی سیستمی که دات نت 4.5 بر روی آن نصب است اجرا کنیم، برنامه با خطای ذیل متوقف می‌شود:
 System.InvalidOperationException: This exception was thrown because the generator for control
'System.Windows.Controls.ListView Items.Count:62' with name '(unnamed)' has received sequence of
CollectionChanged events that do not agree with the current state of the Items collection.
The following differences were detected:  Accumulated count 61 is different from actual count 62.


مشکل از کجاست؟
در دات نت 4 و نیم، دیگر نیازی به استفاده از کلاس MTObservableCollection یاد شده نیست و به صورت توکار امکان کار با Collectionها از طریق تردی دیگر میسر است. فقط برای فعال سازی آن باید نوشت:
 private static object _lock = new object();
//...
BindingOperations.EnableCollectionSynchronization(persons, _lock);
پس از اینکه برای نمونه، مجموعه‌ی فرضی persons وهله سازی شد، تنها کافی است متد جدید EnableCollectionSynchronizationبر روی آن فراخوانی شود.


برای برنامه‌ی دات نت 4 ایی که قرار است در سیستم‌های مختلف اجرا شود چطور؟

در اینجا باید از Reflection کمک گرفت. اگر متد EnableCollectionSynchronization بر روی کلاس BindingOperations یافت شد، یعنی برنامه‌ی دات نت 4، در محیط جدید در حال اجرا است:
public static void EnableCollectionSynchronization(IEnumerable collection, object lockObject)
{
      MethodInfo method = typeof(BindingOperations).GetMethod("EnableCollectionSynchronization",
             new Type[] { typeof(IEnumerable), typeof(object) });
      if (method != null)
      {
         method.Invoke(null, new object[] { collection, lockObject });
      }
}
در این حالت فقط کافی است این متد جدید یافت شده را بر روی Collection مدنظر فراخوانی کنیم.
همچنین اگر بخواهیم کلاس MTObservableCollectionمعرفی شده را جهت سازگاری با دات نت 4 و نیم به روز کنیم، به کلاس ذیل خواهیم رسید. این کلاس با دات نت 4 و 4.5 سازگار است و جهت کار با ObservableCollectionها از طریق تردهای مختلف تهیه شده‌است:
using System;
using System.Collections;
using System.Collections.ObjectModel;
using System.Collections.Specialized;
using System.Linq;
using System.Windows.Data;
using System.Windows.Threading;

namespace WpfAsyncCollection
{
    public class AsyncObservableCollection<T> : ObservableCollection<T>
    {
        public override event NotifyCollectionChangedEventHandler CollectionChanged;
        private static object _syncLock = new object();

        public AsyncObservableCollection()
        {
            enableCollectionSynchronization(this, _syncLock);
        }

        protected override void OnCollectionChanged(NotifyCollectionChangedEventArgs e)
        {
            using (BlockReentrancy())
            {
                var eh = CollectionChanged;
                if (eh == null) return;

                var dispatcher = (from NotifyCollectionChangedEventHandler nh in eh.GetInvocationList()
                                  let dpo = nh.Target as DispatcherObject
                                  where dpo != null
                                  select dpo.Dispatcher).FirstOrDefault();

                if (dispatcher != null && dispatcher.CheckAccess() == false)
                {
                    dispatcher.Invoke(DispatcherPriority.DataBind, (Action)(() => OnCollectionChanged(e)));
                }
                else
                {
                    foreach (NotifyCollectionChangedEventHandler nh in eh.GetInvocationList())
                        nh.Invoke(this, e);
                }
            }
        }

        private static void enableCollectionSynchronization(IEnumerable collection, object lockObject)
        {
            var method = typeof(BindingOperations).GetMethod("EnableCollectionSynchronization", 
                                    new Type[] { typeof(IEnumerable), typeof(object) });
            if (method != null)
            {
                // It's .NET 4.5
                method.Invoke(null, new object[] { collection, lockObject });
            }
        }
    }
}
در این کلاس، در سازنده‌ی آن متد عمومی enableCollectionSynchronizationفراخوانی می‌شود. اگر برنامه در محیط دات نت 4 فراخوانی شود، تاثیری نخواهد داشت چون method در حال بررسی نال است. در غیراینصورت، برنامه در حالت سازگار با دات نت 4.5 اجرا خواهد شد.

‫یافتن اکشن متد‌های Post ایی در ASP.NET MVC که فیلتر CSRF ندارند

$
0
0
روش مرسوم مقابله با حملات CSRFدر ASP.NET MVC، استفاده از فیلتر امنیتی ValidateAntiForgeryTokenبر روی اکشن متدهایی از نوع Post است و سپس فراخوانی Html.AntiForgeryToken در View متناظر.
با بالا رفتن تعداد اکشن متدهای یک پروژه، ممکن است استفاده از ValidateAntiForgeryToken فراموش شود. در ادامه مثالی را ملاحظه می‌کنید که یک پروژه‌ی ASP.NET MVC را جهت یافتن اکشن متدهای Post ایی که فیلتر ValidateAntiForgeryToken ندارند، اسکن می‌کند:

using System;
using System.Linq;
using System.Reflection;
// Add a ref. to \Program Files\Microsoft ASP.NET\ASP.NET MVC 4\Assemblies\System.Web.Mvc.dll
using System.Web.Mvc;
// Add a ref. to System.Web
using System.Web.UI;

namespace FindOutputCaches
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var path = @"D:\path\bin\site.dll";
            var asmTarget = Assembly.LoadFrom(path);

            checkCsrfTokens(asmTarget);

            Console.WriteLine("Press a key...");
            Console.Read();
        }


        private static void checkCsrfTokens(Assembly asmTarget)
        {
            // یافتن کلیه کنترلرها
            var controllers = asmTarget.GetTypes()
                                       .Where(type => typeof(IController).IsAssignableFrom(type) &&
                                                     !type.Name.StartsWith("T4MVC"))
                                       .ToList();

            foreach (var controller in controllers)
            {
                // یافتن کلیه اکشن متدهای کنترلر جاری
                var actionMethods = controller.GetMethods(BindingFlags.Public | BindingFlags.Instance | BindingFlags.DeclaredOnly)
                                              .Where(method => typeof(ActionResult).IsAssignableFrom(method.ReturnType))
                                              .ToList();

                foreach (var method in actionMethods)
                {                    
                    var httpPostAttributes = method.GetCustomAttributes(typeof(HttpPostAttribute), true);
                    if (httpPostAttributes == null || !httpPostAttributes.Any())
                        continue;

                    var csrfTokens = method.GetCustomAttributes(typeof(ValidateAntiForgeryTokenAttribute), true);
                    if (csrfTokens == null || !csrfTokens.Any())
                    {
                        Console.WriteLine("Detected [HttpPost] without [ValidateAntiForgeryToken] in:\n {0}-->{1}",
                                               controller.FullName, method.Name);
                    }
                }
            }
        }
    }
}
ابتدا مسیر اسمبلی کامپایل شده پروژه ASP.NET MVC که حاوی کنترلرهای برنامه است، باید مشخص گردد.
سپس در این اسمبلی، کلیه نوع‌های تعریف شده، یافت گردیده و آن‌هایی که پیاده سازی کننده IController هستند (یعنی کلاس‌های کنترلر واقعی برنامه)، جدا خواهند شد.
در ادامه در این کنترلرها، متدهایی را بررسی خواهیم کرد که دارای خروجی از نوع ActionResult باشند (فقط اکشن متدها مدنظر هستند). اگر این اکشن متد یافت شده دارای ویژگی HttpPost بود و همچنین ValidateAntiForgeryToken نداشت، یعنی یک مشکل امنیتی که باید برطرف شود.

‫افزودن اکانت مدیریتی فراموش شده به SQL Server

$
0
0
فرض کنید
- تمام اکانت‌های مدیریتی توکار SQL Server را حذف کرده‌اید (یا برایتان حذف کرده‌اند).
- بجز کاربر SA، تمام کاربران را از نقش SYSADMIN حذف کرده‌اید؛ شامل تمام اکانت‌های ویندوزی و همچنین خود SQL Server.
- پسورد SA را هم فراموش کرده‌اید یا ندارید.

خوب، الان چکار می‌خواهید بکنید؟!
احتمالا نصب مجدد سرور را پیشنهاد دهید یا بانک اطلاعاتی Master را بازسازی کنید که در هر دو حالت تمام تنظیمات سرور را از دست خواهید داد. روش دیگری هم بدون از دست دادن تنظیمات سرور وجود دارد که در ادامه آن‌را بررسی خواهیم کرد.


افزودن یک اکانت مدیریتی جدید به SQL Server

اگر دسترسی کامل مدیریتی خود را به SQL Server از دست داده‌اید باید ابتدا به آن سرور لاگین کنید؛ با این فرض که کاربر وارد شده به سیستم، جزو local administrators group است.
 C:\>sqlcmd -S .
1> create login [MachineName\TestUser] from windows;
2> go
1> exec sp_addsrvrolemember 'MachineName\TestUser','sysadmin'
2> go
1> select is_srvrolemember('sysadmin', 'MachineName\TestUser')
2> go
-----------
1
(1 rows affected)
1>
سپس خلاصه مواردی را که ملاحظه می‌کنید، اجرای سه دستور است:
الف)اجرای sqlcmd با پارامتر S و مشخص سازی وهله‌ی مورد نظر
البته حالت کامل آن در صورتیکه از وهله‌ی پیش فرض استفاده نمی‌کنید SQLCMD –S Server_Name\Instance_Name است. S نیز در اینجا باید با حروف بزرگ نوشته شود.
ب) create login را بر روی یکی از اکانت‌های محلی سیستم اجرا کنید. مثلا MachineName\administrator یا هر اکانت موجود دیگری که لازم است. نام آن نیز باید حتما به شکل server_name\user_name باشد.
در حین استفاده از sqlcmd، هر فرمان زمانی اجرا می‌شود که در سطر پس از آن، یک go نوشته شده و enter شود.
ج)سپس توسط sp_addsrvrolemember به این اکانت اضافه شده، دسترسی sysadmin بدهید.

برای آزمایش آن فقط کافی است از متد is_srvrolemember برای کوئری گرفتن استفاده کنید و یا سعی کنید توسط اکانت اضافه شده، به SQL Server لاگین کنید. این اکانت اکنون در قسمت Security/logins قابل مشاهده است.

اگر نمی‌خواهید از اکانت‌های ویندوزی استفاده کنید، create login را به نحو ذیل مقدار دهی کنید:
 C:\>sqlcmd -S .
1> use master
2> go
Changed database context to 'master'.
1> create login test_user with password='123#123'
2> go
1> exec sp_addsrvrolemember 'test_user','sysadmin'
2> go
1>
سپس به این کاربر اضافه شده با کلمه‌ی عبور مشخص، توسط sp_addsrvrolemember دسترسی sysadmin بدهید.
Viewing all 271 articles
Browse latest View live